سلامت

در مراکز نگهداری از معلولان چه خبر است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، اما این اولین و آخرین مورد آزار و اذیت معلولان در مراکز غیردولتی نگهداری معلولان نیست، همین چند روز پیش یک جوان 17ساله معلول در لرستان نیز به همین وضعیت دچار شد.

مادر این معلول می‌گوید: «قرار بود بچه‌ام در آنجا آرامش داشته باشد. قرار بود این مرکز مأمنی برای ما و پسرمان باشد، اما شد شکنجه‌گاه پسر معلول‌مان.»

او ساکن یکی از روستاهای لرستان است. دو پسر معلول کم‌توان جسمی و حرکتی دارد؛ یکی 8 ساله و آن یکی 17 ساله.شوهرش کارگر فصلی است و برای آنکه در ماه‌هایی که کار نیست بتواند خرج زندگی را بچرخاند، در اهواز کار می‌کند. او مانده است دست تنها با دو کودک معلول.

این مادر خسته و نگران ادامه می‌دهد: «این اواخر به دلیل فشارهای زیاد زندگی و با این تصور که از بچه‌ام در این مراکز بهتر نگهداری می‌شود، پسر بزرگم را به یکی از این مراکز فرستادم، آن هم صحیح و سالم. کارت مستمری هر دو پسرم را هم که جمعا یک‌میلیون‌و800هزار تومان بود، به حساب آنها واریز کردم. او را به مرکز سپردم و به روستا برگشتم.»

در این مدت او مشغول نگهداری از پسر کوچکش بود و شوهرش هم نبود تا بتواند سری به پسر بزرگ‌ترش در این مرکز نگهداری بزند.بعد از چهار ماه وقتی شوهرش بازگشت و قرار شد بعد از سال‌ها یک مسافرت خانوادگی به مشهد مقدس داشته باشند، با هزار شوق و امید سراغ پسرشان رفتند، اما از دیدن او شوکه شدند. کاملا تغییر و وزنش به‌شدت کاهش پیدا کرده و جای طناب روی دست‌هایش رد انداخته بود.

او در ادامه می‌گوید: «از او تنها یک جنازه مانده که فقط نفس می‌کشد و آنقدر بدحال شده بود که مجبور شدیم به بیمارستان منتقلش کنیم. تب بالا دارد و نه توان حرکت‌کردن دارد و نه صحبت‌کردن. من و همسرم مجبور شدیم او را در بیمارستان بستری کنیم و به وضعیت او برسیم.»از وقتی که این پسر از بیمارستان مرخص شده است، زخم‌بستر گرفته و قدرت راه رفتنش را از دست داده، حتی نمی‌تواند روی پای خودش بایستند.

او تاکید می‌کند: «مسئولان این مرکز به ما گفتند که پسرم مدام خودزنی می‌کرد و مجبور بودیم او را روی تخت ببندیم. این در حالی است که پسرم هر وقت گشنه‌اش می‌شد، فقط به‌صورت خودش سیلی می‌زد، اما خودزنی هرگز.»

کودکی که شکنجه می‌شد

همین ماجرا کمتر از 6 ماه پیش برای پسر قائمشهری هم اتفاق افتاد. این پسر که حالا 20 سالش می‌شود، از 6 سالگی به‌خاطر معلولیت شدید ذهنی‌اش در مراکز نگهداری معلولان زندگی می‌کند. برادر این معلول می‌گوید: «‌تا چند وقت پیش برادرم در مرکز ساری نگهداری می‌شد. آنجا شرایط خوب بود و از وضعیت نگهداری در مرکز ساری راضی بودیم تا اینکه کرونا شد و مجبور شدیم برادرم را از ساری به قائمشهر بیاوریم.

اوایل کرونا اجازه نمی‌دادند با او ملاقات داشته باشیم و هر هفته یکبار برادرم را از دور می‌دیدیم و برایش غذا می‌بردیم. تا اینکه بعد از مدتی به ما گفتند حالش بد است و او را تحویل بگیریم. روزی که برادرم را به این مرکز تحویل دادیم، 70 کیلو وزن داشت، اما وقتی او را سوار خودرو کردیم تا به بیمارستان برسانیم، وزنش به 45 کیلو رسیده بود. علاوه بر این، بیماری سل هم گرفته بود و پزشکان می‌گفتند به دلیل تغذیه نادرست سیستم ایمنی‌اش تحریک و سبب بروز سل شده است. آزمایش‌ها نشان می‌داد که کلیه‌هایش به دلیل کم‌آبی خونریزی کرده و شرایط خوبی ندارد.»

شهمیرزادی ادامه می‌دهد: «از همه اینها که بگذریم وقتی در داخل بیمارستان مشغول تعویض لباس‌هایش بودیم، متوجه جای سوختگی با سیگار در تمام بدنش شدیم و پزشکی‌قانونی نیز سوختن بر اثر سیگار را تایید کرده بود. همین مسأله باعث شد از این مرکز شکایت کنیم و در حال حاضر پروسه شکایت ما ادامه دارد.»

او می‌گوید: «با خانواده سایر افرادی که در آنجا بودند، گفت‌وگو کردیم و متوجه شدیم بیشتر معلولانی که در این مرکز نگهداری می‌شدند، به این سرنوشت دچار شده‌اند.»شهمیرزادی تاکید می‌کند که این بچه‌ها ادراکی از محیط ندارند و واقعا آزار و اذیت آنها ظلم مضاعف به شمار می‌رود.

نظارت ضعیف و ایجاد مشکلات

بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان که هم خودش معلول است و هم خواهر و برادرهایش معلول هستند، به «شهروند» توضیح می‌دهد که ماجرای آزار و اذیت و تنبیه معلولان بارها در برخی از شهرها مانند قائمشهر، لرستان، گچساران، تایباد خراسان‌جنوبی و چند شهر دیگر گزارش شده است. او بیان می‌کند که بیشتر اتفاقاتی که در چند وقت اخیر رخ داده، در مراکز غیردولتی بوده است.

البته نباید از حق گذشت که این اتفاق‌ها در همه مراکز رخ نمی‌دهد و تنها تعداد معدودی از مراکز هستند که گاهی رفتارهای نامناسب با معلولان دارند. اما همین میزان نیز نباید اتفاق بیفتد و موضوع نظارت بیشتر توسط بهزیستی در این میان مطرح می‌شود.

او به این موضوع اشاره می‌کند که تمامی این مراکز باید مجهز به دوربین مدار بسته بوده و سازمان بهزیستی هم باید نظارت کامل بر آنها داشته باشد. تمام فیلم‌ها باید تا دو ماه در دسترس باشند تا در صورت نیاز به آن مراجعه کنند.

این فعال حقوق معلولان در ادامه به این موضوع تاکید می‌کند که در ماجرای اهواز، بهزیستی جوابیه داد و اعلام کرد مسئول فنی مرکزی که بحث تنبیه بدنی معلولان در آن صورت گرفته بود و دو پرسنل آن اخراج شده‌اند. اما واقعا این برخورد کافی نیست. وقتی چنین اتفاق‌هایی رقم می‌خورد، باید مدیر این مجموعه اخراج شود، زیرا امکان ندارد مدیر در جریان اموری که در مرکز خودش رخ می‌دهد، قرار نگیرد و برخوردها باید پیشگیرانه باشد.

مروتی اشاره می‌کند که این موضوع اولین‌بار نیست که اتفاق می‌افتد و آخرین‌بار هم نخواهد بود. ما بارها در جریان اخبار مختلف قرار گرفته‌ایم. بهزیستی موظف است براساس قانون 23 حمایت از معلولان به این موضوع ورود پیدا کرده و اقامه دعوا کند.

او بر این باور است که ممکن است این آزار و اذیت‌ها خیلی بیشتر از این باشد که در رسانه‌ها بیان می‌شود، زیرا برخی از خانواده‌ها می‌ترسند با رسانه‌ای‌کردن موضوع فرزند یا بیمارشان دیگر پذیرش نشود، به همین دلیل در برخی از موارد گزارش داده نمی‌شود.

او که خودش سال‌هاست با معلولیت شدید جسمی دست‌وپنجه نرم می‌کند، تاکید می‌کند که خانواده فرد معلولی که دچار آسیب شده یا فرزندش به هر دلیلی مشکل‌دار شده است، باید خیلی زود در جریان قرار بگیرد. مثلا در مورد لرستان مسئولان مرکز ادعا کردند که به‌خاطر خودزنی‌های فرد معلول مجبور شده‌اند دست و پایش را ببندند. اما هیچ فیلم یا تصویری از این ماجرا در اختیار خانواده او قرار ندادند. جای سوختگی‌ها با چه دلیلی قابل توجیه است. مسئولان این مرکز باید خانواده را در جریان همه مشکلات فرزندشان قرار می‌دادند.

او پیشنهاد می‌دهد که برای کاهش این ماجرا باید بهزیستی به همه مراکز دسترسی آنلاین داشته باشد. تمامی اطلاعات مراکز نگهداری معلولان در بهزیستی هم باید جمع شود تا مسئولان فنی این فرصت را نداشته باشند که مدارک را از بین ببرند. به همین دلیل لازم به نظر می‌رسد که دسترسی آنلاین و ذخیره اطلاعات در خارج از این مراکز انجام شود.

از سوی دیگر باید بهزیستی نظارت‌ها بر این مراکز را بیشتر کند. در برخی از موارد قبل از اعزام بازرس به مراکز اطلاع‌رسانی می‌شود و این ماجرا نیز اشتباه است.

مروتی به این موضوع اشاره می‌کند که بسیاری از این بچه‌ها ادراکی از آنچه پیرامون‌شان اتفاق می‌افتد، ندارند و نمی‌توانند توضیح دقیقی از آنچه برایشان رخ می‌دهد، به خانواده بدهند. یکی از دلایل دشوارشدن اثبات آنچه بر این افراد می‌گذرد، همین ماجراست.

پاسخ بهزیستی استان لرستان در مورد آزار و اذیت نوجوان معلول

همایون عمودی‌زاده، مدیرکل بهزیستی استان لرستان درباره ماجرای نوجوان لرستانی توضیح می‌دهد که خانواده مددجو در تاریخ هفدهم اسفندماه سال1400 در مرکز نگهداری از معلولان خرم‌آباد تشکیل پرونده داده و در هفدهم فروردین‌ماه سال1401 مددجو پذیرش شده است.او افزود: «مددجو برخلاف گفته خانواده قادر به راه رفتن نبوده و در حالت ایزوله نگهداری شده و مستندات کمیسیون پزشکی کاملا تاییدکننده شرایطش است.»

مدیرکل بهزیستی لرستان با بیان اینکه روند روبه کاهش وزن این مددجو به‌علت بیماری کبدی بوده است، عنوان کرد: «مددجو پس از پذیرش توسط پزشک معتمد سازمان بهزیستی مستقر در مرکز نگهداری معاینه شد و براساس نظر پزشک دارای بیماری کبدی بوده است. این بیماری به‌گونه‌ای است که بیمار دچار سوءتغذیه می‌شود و غذا جذب بدن این بیمار نمی‌شود، قند خونش به‌واسطه این بیماری پایین می‌آید و بدن از عضلات تغذیه‌می‌کند، به همین علت عضلات بدن به مرور ضعیف می‌شود.»

او بیان کرد: «بیماری و مشکل کبدی مددجو به خانواده‌اش برای پیگیری و درمان اطلاع داده شده، ولی متاسفانه هیچ‌گونه همکاری با مرکز نداشتند و پزشک مرکز دستورات لازم را صادر کرد.»

عمودی‌زاده گفت: «دستورات پزشک عمومی و پزشک تغذیه مرکز درخصوص این مددجو همواره به‌طور دقیق توسط پرسنل در مدت نگهداری در مرکز اجرا شده است. البته به دستور پزشک، مددجو تحت رژیم غذایی ویژه گوشت و پروتیین بوده و به میزان مناسب پروتیین در اختیارش قرار گرفته است.»

او درباره ادعای مادر مددجو مبنی‌بر اینکه پسرش قبل از تحویل به بهزیستی قادر به راه رفتن بوده است، ولی الان توان راه رفتن ندارد، تصریح کرد: «براساس مستندات سال گذشته کمیسیون تعیین معلولیت پیش از مراجعه به بهزیستی تایید کرده که مددجو توان راه رفتن نداشته و گفته مادرش صحت ندارد.»

مدیرکل بهزیستی لرستان درباره بستن دست معلول خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه برخی معلولان ذهنی اقدام به خودزنی می‌کنند و به چشم و صورت خود آسیب می‌زنند، اکثر این معلولان براساس نظر و تایید پزشک که مستندات آن نیز موجود است، دست‌هایشان بسته می‌شود. خودزنی این مددجو که در صحبت‌های مادرش نیز به آن اشاره شده، از این مورد مستثنی نبوده است.»

او اظهار داشت: «مرکز نگهداری از معلولان در استان لرستان به تمامی وظایف خود در قبال این مددجو عمل کرده و تحت مراقبت پزشک بوده. کم‌شدن وزن مددجو فقط به‌واسطه بیماری بوده. ناگفته نماند که عکس منتشرشده در فضای مجازی مبنی‌بر پیش از مراجعه مددجو به مرکز مربوط به سال‌های گذشته است.»

عمودی‌زاده افزود: «براساس مستندات، ترخیص مددجو در روز 23تیرماه 1401 به‌صورت فیلم و توضیحات موجود است. همچنین مادر به‌صورت کتبی و با امضا و اثر انگشت، مددجو را در صحت و سلامت تحویل گرفته و اعلام رضایت کرده است.»

خط قرمز ما معلول است

سعیده باغ‌علیشاهی، مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «هر اتفاقی که در مراکز ما می‌افتد، بلافاصله توسط بهزیستی مرکز دنبال شده و کارشناسان وارد ماجرا می‌شوند. در صورتی که تخلف صورت گرفته باشد، ماجرا به مراکز بازرسی ارسال می‌شود.»

مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی ادامه می‌دهد: «مرکز رسیدگی به تخلفات در چند اخطار به مکانی که تخلف در آن صورت گرفته است، موضوع را تحت پیگرد قرار می‌دهد. اما اگر تخلفات ادامه پیدا کند، بعد از اخطار دوم به کمیسیون ارسال و ماجرا بررسی می‌شود. در صورتی که محرز شود اتفاقی که در مرکز رخ داده، خطر جانی برای معلول دارد یا امنیت و آسایش فرد معلول یا خانواده او را مورد تردید قرار دهد، بلافاصله کمیسیون ماده ۲۶ به این موضوع وارد می‌شود.»

او تاکید می‌کند که فرآیند نظارت بسیار جدی از سوی سازمان بهزیستی دنبال می‌شود.باغ‌علیشاهی با اشاره به ماجرای لرستان توضیح می‌دهد که بعد از آنکه ماجرا را متوجه شدیم، تمام مدارک را بررسی کردیم، حتی به خانواده مددجو از طرف استان جوابیه ارسال شد. اما با این وجود خود سازمان بهزیستی به ماجرا وارد شد و بررسی برای صحت و سقم این ماجرا ادامه دارد.

او می‌گوید که اولویت ما معلول است و به‌عنوان قیم آنها به شمار می‌رویم. کوچک‌ترین سهل‌انگاری درخصوص معلولان در مراکز نگهداری بحث حقوقی را به میان می‌آورد. در صورتی که ماجرا محرز شود تا قوه قضائیه پیش می‌رویم. خط قرمز ما فرد معلول است. او باید در مراکز احساس آرامش و امنیت کند و هیچ چیز نباید این احساس را از او و خانواده‌اش دور کند.

منبع سلامت نیوز

آگهی
دکمه بازگشت به بالا