اقتصاد

متغیر امنیت انرژی؛ مانعی بر سر بازگشت آمریکا به برجام


در حالی که برخی کاهش تحریم‌های نفتی ایران را با روی کار آمدن نامزد دموکرات‌ها پیش‌بینی می‌کنند، نگاهی به سایر متغیرهای موجود از جمله بحث نفت و بازار انرژی جهان نشان می‌دهد که نفت ایران مسیر پر پیچ و خمی برای بازگشت به بازارهای جهانی با ابزار برجام در پیش دارد.


گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس – مهدی پورصفا: سرنوشت برجام به عنوان یک توافق چندجانبه شاید سال‌ها بعد در کتب دانشجویان روابط بین‌الملل به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های تاریخ جهان ثبت شود.

نگاهی به شکل‌گیری این توافق از آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط با میانجیگری شاه سابق عمان تا بلوغ کامل آن در هتل کوبورگ وین و همچنین خروج ترامپ از آن در سال 2018 حقیقت مهمی را آشکار می‌کند.

پرونده هسته‌ای ایران شاید مهم‌ترین متغیر در شکل‌گیری این توافق بوده اما تنها نقش‌آفرین نبوده است. به تبع آن نیز اگر بایدن در انتخابات نوامبر پیش‌رو پیروز شود و ترامپ از سر راه این پرونده کنار برود، بازگشت احتمالی واشنگتن به این معاهده به‌تنهایی بستگی به وضعیت برنامه هسته‌ای ایران نخواهد داشت.

بر اساس مقاله‌ای که بایدن شهریورماه سال جاری در سایت شبکه خبری سی.ان.ان منتشر کرد، آمریکا به شرطی به برجام باز خواهد گشت که این بازگشت پایه‌ای برای مذاکرات گسترده‌تر با ایران در حوزه‌هایی همچون قدرت منطقه‌ای و احتمالاً توان موشکی ایران قرار بگیرد.

با این حال و حتی با وجود موضع‌گیری رسمی، تنها‌ این متغیرها در تعیین نحوه بازگشت دولت احتمالی بایدن به برجام مؤثر نخواهد بود، بلکه ماجرا بازیگران نامرئی دیگری هم خواهد داشت؛ همان‌گونه که در مذاکرات سال 2015 میلادی فشار رژیم صهیونیستی منجر شد تا شرط تعیین مشخصات فنی لازم برای ایجاد فاصله تخمینی یک‌ساله برنامه هسته‌ای ایران تا مواد لازم برای ساخت بمب هسته‌ای نیز در دستور کار آمریکایی‌ها قرار بگیرد.

* صادرات نفت و امتیازات آن برای اقتصاد سیاسی ایران

نفت همیشه در تاریخ اقتصاد سیاسی ایران نقش مهمی بازی کرده است. چه زمانی که برای اولین بار تیم حفاری دارسی به سرپرستی «جرج رینولدز» در مسجد سلیمان موفق به کشف چاه نفت شد، چه زمانی که دولت مصدق با ملی کردن صنعت نفت با کودتای آمریکا و بریتانیا برکنار شد و چه زمانی که پرونده هسته‌ای ایران بهانه‌ای شد تا صنعت نفت ایران از سال 2011 تحت شدیدترین فشارهای تحریمی یکجانبه و چند جانبه قرار بگیرد.

نفت صرفنظر از این که به عنوان مهم‌ترین منبع در آمدی ایران طی 70 سال گذشته و از زمان امضای قرارداد کنسرسیوم ایفای نقش کرده مهم‌ترین ابزار ایران برای وصل شدن به یک شبکه بین‌المللی تسویه حساب بین‌المللی محسوب می‌شد.

از آنجا که ایران هیچ‌گاه دارای یک واحد پولی جهان‌روا نبوده و ذخایر زیر زمینی گسترده طلا و نقره نیز در اختیار نداشته همواره در بحث تسویه حساب‌های بین المللی در رنج بوده است. این موضوع زمانی جالب می‌شود که بدانیم در دوران صفویان هم این معضل تاریخی با استفاده از ابریشم حل می‌شده و انحصار آن نیز به صورت کلی در اختیار شخص شاه قرار داشته است. اوج تولید ابریشم ایران به زمان شاه عباس اول باز می‌گشت و پس از آن به دلیل کاهش تولید ابریشم اقتصاد ایران دچار بحران پولی گسترده‌ای شد که دلیل آن خروج گسترده طلا و نقره از سوی صرافان هندی برای پرداخت خریدهای خارجی بود.

این مثال تاریخی نشان می‌دهد که تا چه اندازه نفت در اقتصاد ایران نقش مهمی دارد. البته نکته مهم‌تر آن است که علی‌رغم این که ظرفیت استفاده از نفت به دلیل پیشرفت‌های فناورانه در حوزه انرژی‌های نو در حال تضعیف است اما حداقل تا ده‌ها سال نفت مهم‌ترین نقش را در تأمین انرژی دنیا ایفا خواهد کرد و ایران بر طبق آمارهای آژانس بین‌المللی انرژی با احتساب گاز و نفت بزرگترین منبع انرژی‌های فسیلی در دنیا محسوب می‌شود.

بنابراین نمی‌توان بدون در نظر گرفتن نفت و در چهارچوب آن بحث امنیت انرژی، رفتار آمریکایی‌ها را در خصوص برجام تحلیل کرد.

* اوضاع بازار نفت چگونه است

به‌طور حتم مهم‌ترین انتظار ایران در حوزه انرژی در برجام بازگشت سریع ایران در حوزه صادرات نفتی است. هم‌اکنون تخمین دقیقی در خصوص میزان صادرات نفتی ایران وجود ندارد.

بر اساس فرمان ترامپ در خصوص ممنوعیت کامل صادرات نفتی ایران در سال 2019 هر خریدار نفت ایران مورد تحریم‌های ثانویه وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار گرفته و از هرگونه ارتباط با نظام مالی آمریکا و استفاده از دلار منع خواهد شد.

در سال 2015 میلادی زمانی که صادرات نفت ایران به سرعت 2 برابر شد، بازار نفت به راحتی محموله‌های جدید را جذب کرد اما شرایط فعلی کمی متفاوت است.

در طول یک سال گذشته، کرونا و رکود اقتصادی جهانی بازارهای گسترده انرژی را در هم نوردیده است. به گونه‌ای که قیمت نفت تا مرز 20 دلار هم سقوط کرد. اوراق فروش آتی نفت وست تگزاس نیز در آوریل سال 2020 به قدری سقوط کرد که معامله‌گران برای رهایی از نفت ذخیره شده در انبارها مجبور شدند، آن را گاه تا قیمت منفی 37 دلار در هر بشکه واگذار کنند.

اگرچه بعدها با رایزنی ترامپ با پوتین و محمد بن سلمان و کاهش 10 میلیون بشکه تولید نفت کشورهای اوپک سطح قیمت‌ها تا حدود 40 دلار بازگشت اما سؤال اصلی اینجاست که که این رویدادها با صنعت نفت دنیا چه خواهد کرد؟ نکته مهم‌تر آن که تأثیر آن بر صنعت نفت آمریکا چه خواهد بود.

* پروژه‌ای که اوباما آن را آغاز و ترامپ ادامه داد

یکی از مهم‌ترین پروژه‌های مرتبط با استقلال انرژی در آمریکا که از زمان دولت اوباما آغاز و در دولت ترامپ به صورت جدی پیگیری شد، توسعه شیل نفت و شیل گاز در آمریکا بوده است. به لطف استحصال سوخت‌های فسیلی از منابع نامتعارف، وابستگی آمریکا به واردات نفت به صفر رسیده و این کشور هم‌اکنون صادر کننده خالص نفت در دنیا محسوب می‌شود؛ کمااینکه در پیمان تجاری چندی پیش که به منظور کاهش تنش‌های تجاری بین دو کشور آمریکا و چین به امضا رسید بخش مهمی از تعهد چین به واردات گاز از شرکت‌های آمریکایی اختصاص یافت.

بحران به وجود آمده به دلیل همه‌گیری کرونا نه تنها شرکت‌های نفتی بزرگ آمریکا همچون اگزون‌مبیل و شورون بلکه شرکت‌های تولید کننده شیل نفت و گاز را دچار بحران کرده است. گزارش‌های منابع تجاری حاکی که بسیاری از این شرکت‌ها در فکر تعدیل گسترده نیرو و همچنین استمهال گسترده وام‌های بانکی برای توسعه شیل نفت و شیل گاز هستند.

برآورد نیروهای بیکار شده نشان می‌دهد که تمرکز اصلی این خوشه‌های بیکاری اغلب در ایالت‌های جمهوری‌خواه است که می‌تواند تا ده‌ها هزار نفر نیز برسد. طبیعی است که چنین وضعی می‌تواند شرایط امنیتی را به خصوص پس از یک انتخابات پر چالش افزایش دهد و این نکته‌ای نیست که تیم بایدن به دنبال آن باشد چرا که به رواج این ایده خواهد انجامید که دموکرات‌ها به دنبال تنبیه جمهوری‌خواهان هستند.

* تهدید استقلال انرژی آمریکا با سقوط نفت

برآوردها در خصوص این که تأثیر کرونا بر بازارهای نفتی تا چه زمانی به طول خواهد انجامید متفاوت است اما برخی این پیش‌بینی را نشان می‌دهند که حداقل تا پایان سال 2021 ادامه خواهد یافت.

اگر همان‌گونه که خوش‌بین‌ها باور دارند، آمریکا به سرعت با بازگشت نفت ایران به بازار موافقت کند با ظرفیت فعلی موجود در بازار امکان سقوط سریع قیمت‌ها وجود دارد و این به معنای بحران جدی در بازارهای نفت و در پی آن شرکت‌های نفتی آمریکا خواهد بود؛ امری که استقلال انرژی این کشور را هم مورد ضربه قرار خواهد داد. ماجرا زمانی جدی‌تر می‌شود که بدانیم هم‌اکنون روسیه و عربستان هم در آستانه یک نبرد قیمتی جدید برای تعیین سهمیه خود در بازار نفت به خصوص در شرق آسیا به سر می‌برند.

پیش‌بینی بدبینانه در خصوص بازار نفت به خصوص در ماه‌های جاری سبب خواهد شد تا دولت بایدن (در صورت پیروزی در انتخابات) حداقل در مرحله اول با برداشته شدن تحریم‌های نفتی ایران در صورت بازگشت به برجام موافقت نکند؛ اتفاقی که می‌تواند به‌راحتی با جزئیات فنی و درخواست‌های گسترده فرابرجامی رخ دهد.

* نفت و امتیازاتی که آمریکا با بازگشت آن موافق نیست

علاوه بر موارد فوق بازگشت صادرات نفت ایران به دلایل فراوان مطلوب نظر آمریکایی‌ها نخواهد بود. در صورتی که صادرات نفت ایران به حالت طبیعی بازگردد به طور حتم چین مهم‌ترین مقصد محموله‌های نفتی ایران خواهد بود. محافل داخلی آمریکا هرگونه توسعه روابط ایران و چین را یک فاجعه راهبردی برای خود می‌دانند کمااینکه بحث تفاهم 25 ساله ایران و چین منجر به واکنش‌های منفی فراوانی از سوی آمریکایی‌ها شد.

به نظر می‌رسد که استفاده از حربه تحریم نفت تا زمانی که ایران مطابق با خطوط کلی سیاست‌های آمریکا در حوزه‌های گوناگون حرکت کند، ادامه خواهد داشت. این چشم‌انداز حداقل تا 30 سال آینده و تا زمانی که نفت به عنوان اصلی‌ترین سوخت فسیلی در جهان مطرح است وجود دارد.

در این میان تجربه ایران در سال‌های گذشته نشان داده که استفاده از راهبردهای ابتکاری بیش از بازگشت به برجام جواب خواهد داد که نمونه آن صادرات نفتی ایران به ونزوئلا و تهاتر آن با طلاست که با وجود تهدیدهای جدی آمریکا همچنان ادامه دارد.

انتهای پیام/

 


خبرگزاری فارس

آگهی

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا