فرهنگ

از شکستن پای همسرم خیلی خوشحال شدم!


همسر یکی از شهدای سلامت می‌گوید: بارها در ایام کرونا از او خواهش کردم و حتی ناراحتی نشان دادم تا از رفتن به بیمارستان منصرف شود، اما گوشش بدهکار نبود. می‌گفت: اگر من نروم، دیگری هم نرود،‌ پس چه کسی قرار است به داد مردم برسد؟

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، دکتر محمود پویانی‌راد آخرین سال از دهه ششم زندگی‌اش را می‌گذراند که در ۱۰ شهریور سال ۹۹ مصادف با روز عاشورا به شهادت رسید. او دو روز قبل به همسرش گفته بود که چنین روزی از دنیا خواهد رفت. حالا پیکر این شهید سلامت در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا آرمیده است.

در ادامه برشی از دوران زندگی فداکارانه این پزشک را از زبان همسرش دکتر مریم ناسوتی خواهید خواند:

چه کسی قرار است به داد مردم برسد؟

بارها در ایام کرونا از او خواهش کردم، التماس کردم، حتی ناراحتی نشان دادم تا از رفتن به بیمارستان منصرفش کنم، اما گوش او به این حرف‌ها بدهکار نبود. می‌گفت: اگر من نروم، دیگری هم نرود،‌ پس چه کسی قرار است به داد مردم برسد؟

نه اینکه من بی‌تفاوت بودن نسبت به جامعه را دوست داشته باشم؛ اما همسرم بیماری زمینه‌ای داشت و از مریضی کولیک روده رنج می‌برد. به همین علت مدتی بود که کورتن مصرف می‌کرد و کرونا خطری بسیاری جدی برای این دست از بیماران بود.

به یاد دارم که محمود می‌گفت: خیلی‌ها سر شیفت نمی‌آیند. بارها پیش آمده بود جای دیگران شیفت را کاور کند. حتی چند بار شده بود نصف شب تماس بگیرند و بگویند شیفت خالی است و دکتر سریع هر کجا بود خودش را می‌رساند.

حتی پیش از ایام کرونا یادم هست یک بار به سفر رفته بودیم و تازه داشتیم کنار ساحل قدم می‌زدیم. همان موقع موبایل دکتر زنگ خورد و گفتند به حضورشان نیاز داریم. محمود بدون اینکه فکر کند همان لحظه سوار ماشین شد و برگشت. پسر من به این روش زندگی عادت کرده بود و برای ما کاملا عادی و معمول بود. بارها و بارها اینطور شده بود و پسرم می‌گوید: این انتخاب بابا بود. 

همسرم حتی در ایام کرونا پایش هم شکست. چقدر خوشحال شدیم که حالا که این اتفاق افتاده محمود دیگر بیمارستان نمی‌رود، اما با همان وضعیت باز هم خودش را به شیفت‌هایش می‌رساند!

مقایسه کنید این پزشک دلسوز را با پزشکی که این روزها در جایگاه قاتل سنگدل جوان بسیجی در حال مجازات است.

پایان پیام/


منبع خبرگزاری فارس

آگهی
دکمه بازگشت به بالا