اقتصاد

دلیل اصرار نوبخت برای طرح ادعاهای دروغ چیست؟


در حالی رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت قبل مدعی فروش اوراق در دولت سیزدهم معادل کل دولت قبل است که گزارش‌های ماهانه مرکز مدیریت بدهی‌های عمومی و روابط مالی نشان می‌دهد در دولت میزان فروش اوراق در دولت سیزدهم 234 هزار میلیارد تومان کمتر از دولت قبل بوده است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مدتی پیش محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت تدبیر و امید که از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ ریاست این نهاد مهم را برعهده داشت، در صفحه شخصی خود در توییتر نوشته بود با انتشار 311 هزار و 500 میلیارد تومان، دولت سیزدهم در کمتر از دو سال بیش از ۸ سال فعالیت دولت‌های یازدهم و دوازدهم، انواع اوراق مالی منتشر کرد.

در گام اول برای روشن شدن صحت ادعای نوبخت، کافی‌ست گزارش های رسمی مرکز مدیریت بدهی‌های عمومی و روابط مالی دولت بررسی کنیم. طبق گزارش های رسمی این نهاد، از سال ۱۳۹۴ تا پایان سال ۱۴۰۱ بالغ بر ۸۳۴ هزار و ۳۰۹ میلیارد تومان اوراق بدهی منتشر شده که از این میزان، 534 هزار و 309 میلیارد تومان آن از در دوران دولت روحانی و در زمان ریاست محمد باقر نوبخت بر سازمان برنامه و بودجه بوده است.

بنابراین کل اوراق فروخته شده در دولت سیزدهم معادل 59.5 درصد (300 هزار میلیارد تومان) از کل اوراق منتشر شده در دولت قبل، اوراق منتشر کرده است و به عبارت دیگر دولت سیزدهم 234 هزار میلیارد تومان کمتر از دولت قبل اوراق منتشر کرده است. بنابراین این ترتیب ادعای نوبخت مبنی بر اینکه فروش اوراق در دولت سیزدهم بیشتر از دولت روحانی بوده، کاملا کذب است.

ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که در اقتصاد اعداد اسمی به خودی خود هیچ حقیقتی را آشکار نمی کنند،‌ مگر اینکه با متغیرهای حقیقی اندازه گیری شوند. در همه دنیا برای محاسبه وضعیت بدهی یک دولت، بدهی را با بودجه عمومی و تولید ناخالص داخلی مقایسه می‌کنند و یا اینکه روند رشد آن اندازه‌گیری می شود.

 

همانطور که گزارش مرکز مدیریت بدهی‌های عمومی و روابط مالی دولت نشان می‌دهد، در دولت حسن روحانی و در زمان ریاست محمدباقر نوبخت بر سازمان برنامه و بودجه همواره روندی صعودی داشته است به‌طوری که گزارش مرکز مدیریت بدهی‌های عمومی و روابط مالی دولت نشان می‌دهد فروش اوراق دولت از 10 هزار و 500 میلیارد تومان در سال 94 به 48 هزار و 560 میلیارد تومان در سال 1395 افزایش یافته و این سطح از فروش اوراق تا سال 97 ادامه یافته است اما یکباره در سال 98 فروش اوراق حدود 82 درصد رشد کرده و در سال 99 هم به 147 درصد رشد داشته است.

 

اما در سال 1400 روند بدهی‌ها با 8 درصد کاهش به سطح 182 هزار و 500 میلیارد تومان رسیده و در سال 1401 هم حدود 218 هزار و 500 میلیارد تومان افزایش یافته است. مقایسه سال 1401 با سال 1399 نشان می‌دهد میزان فروش اوراق در سال 1401 فقط 8 درصد بیشتر از سال 1399 بوده است. بنابراین روند شدید ایجاد بدهی در دولت روحانی متوقف شده و روند صعودی به رشد اندک تبدیل شده است.

*نسبت فروش اوراق بدهی به تولید ناخالص داخلی

یکی دیگر از مقایسه‌ها، مقایسه میزان فروش اوراق بدهی به تولید ناخالص داخلی است. در سال 1397 تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری 2 هزار و 92 هزار و 600 میلیارد تومان و میزان فروش اوراق 45 هزار و 284 میلیارد تومان بوده است. نسبت‌گیری ساده نشان می‌دهد، دولت در آن سال معادل 2.1 درصد از تولید ناخالص داخلی فروش اوراق بدهی داشته است. این نسبت در سال 98 به 3 درصد و در سال 99 به 5.08 درصد افزایش می‌یابد. میزان تولید ناخالص داخلی در سال 1399 معادل 3979 هزار و 200 میلیارد تومان و میزان فروش اوراق 202 هزار و 465 میلیارد تومان بوده است.

 

همانطور که ارقام جدول بالا نشان می‌دهد، با مدیریت بودجه و کاهش اتکاء به فروش اوراق بدهی، نسبت فروش اوراق به تولید ناخالص داخلی در سال 1400 به 2.8 درصد و در سال 1401 به 2.1 درصد کاهش می‌یابد. براساس گزارش بانک مرکزی تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری در سال 1401 معادل 10 هزار و 182 هزار و 385 میلیارد تومان است و در این سال 218 هزار و 500 میلیارد تومان اوراق توسط دولت فروخته شده است. نسبت بین این دو عدد نشان می‌دهد نسبت فروش اوراق بدهی تولید ناخالص داخلی در سال 1401 معادل 2.1 درصد است. بنابراین ارزش واقعی فروش اوراق بدهی در سال 1401 معادل فروش اوراق در سال 1397 بوده است.

بنابراین نه تنها فروش اوراق بدهی در دولت سیزدهم نگران کننده نیست بلکه روندی معکوس نسبت به گذشته به‌وجود آمده و نسبت فروش اوراق به تولید ناخالص داخلی از 5.08 درصد به 2.1 درصد کاهش یافته است.

*تلاش دوباره برای ورود به رسانه در سال انتخابات

محمد باقر نوبخت کاملا آگاه به این مسائل است و سال‌ها با این مسائل و این ادبیات سر و کار داشته است اما برای ایجاد فضای سیاسی و خارج از شدن از حاشیه و ورود به میدان، در اولین گام این موضوع را مطرح کرده است. سال 1402 سال انتخابات مجلس شورای اسلامی است و نقد به دولت، حتی نقدی غیرواقعی، بهانه خوبی برای ورود به عرصه رسانه است. دلیل این مدعا را در مطلب بعدی نوبخت می‌توان مشاهده کرد. باوجود پاسخ‌های مستند به ادعای قبلی نوبخت، وی خطاب به رئیس جمهور خواستار برگزاری مناظره در صدا و سیما با حضور نماینده دولت در این باره شده است. در حالی که خود به وضوح می‌داند ادعایی که مطرح کرده را نمی‌تواند با هیچ روشی اثبات کند زیرا میزان اسمی فروش اوراق دولت سیزدهم بسیار کمتر از دولت قبل بوده و هم اینکه اساسا متغیرهایی مانند بدهی عمومی دولت یا نقدینگی و مسائلی از این دست، براساس به صورت واقعی و نه اسمی محاسبه و اندازه‌گیری می‌شود.

به نظر می‌رسد هدف نوبخت از درخواست از رئیس جمهور برای برگزاری مناظره در صدا و سیما، مطرح شدن دوباره خود در رسانه‌ها و ایجاد فضای سیاسی جدید برای خود و حزب مطبوع خود (اعتدال و توسعه) است.

*وقتی نوبخت پیشنهاد مناظره احمدی نژاد را رد کرد

خوب است ایجا به آقای نوبخت این خاطره را یادآوری کنیم که محمود احمدی نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم، چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت جدید، در آذر ماه سال 92 از حسن روحانی برای مناظره دعوت کرد و محمد باقر نوبخت در مقام رئیس سازمان برنامه و بودجه و همچنین سخنگوی دولت، اعلام کرد: «ما وقت این حرف‌ها و برگزاری مناظره را نداریم. همه‌ دوستان ما به صورت تمام وقت فعالیت می‌کنند. ممکن است یک عده فرصت بیشتری داشته باشند. اما به هر ترتیب ما درگیر این مباحث نخواهیم شد. جامعه نیاز به آرامش دارد و این که بهتر است اکنون که آقای احمدی‌نژاد فرصت بیشتری دارد، مطالعات خود را وسعت ببخشد.»

حال که حدود دو سال از اتمام فعالیت دولت دوازدهم گذشته، آقای نوبخت که بنایی برای ورود به مناظره و این حرف‌ها را نداشته، یکباره اهل مناظره می‌شود و درخواست می‌کند فرصت مناظره در صدا و سیما فراهم شود. بند نیست وی یک بار همان پاسخی را که در مقام سخنگویی دولت به درخواست مناظره رئیس دولت دهم داده بود، برای خود تکرار کند.

پایان پیام/

 


آگهی
دکمه بازگشت به بالا