انتقال پایتخت راهکاری برای حل مشکلات تهران است؟
عضو شورای شهر: نگران تهران هستم
مطرح شدن دوباره موضوع انتقال پایتخت در جلسه اخیر مقامات شهری و دولت، نگرانیها و پرسشهایی را درباره حل مشکلات کلانشهر تهران برانگیخته است. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران، با اشاره به پیچیدگیهای مدیریتی و مشکلات زیستمحیطی تهران، تأکید میکند که انتقال پایتخت نیازمند برنامهریزی و منابع سنگین است و حداقل فایدهاش میتواند جلب توجه به بحرانهای تهران باشد. وی همچنین بر ضرورت تفکیک مسئولیتها در مدیریت این شهر تاکید میکند تا مشکلات اساسی آن حل شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، یک عضو شورای شهر تهران درباره مطرح شدن دوباره طرح انتقال پایتخت میگوید: امتیاز مطرح شدن این طرح قدیمی این است که دوباره ذهنها به مشکلات تهران حساس میشود.
به تازگی معاون اول رئیس جمهور و برخی از مدیران شهری و اعضای شورا درخصوص مشکلات تهران جلسهای داشتهاند. مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران گفته که: «در این جلسه موضوع انتقال پایتخت هم مطرح شده است.»بهگفته چمران: «در تمامی دولتها این موضوع بیان شده است.»
با وجود اینکه همه مطالعات سالهای گذشته راهکار انتقال پایتخت را برای حل مشکلات تهران رد کردهاند چرا این پیشنهاد دوباره مطرح میشود؟سردرگمی در مدیریت پایتخت؛ سه تا تهران داریم که باید مسئول هرکدام مشخص شود/ حداقل فایده طرح انتقال پایتخت توجه به مشکلات تهران است.
انتقال پایتخت نیاز به منابع دارد
ناصرامانی عضو شورای شهر تهران به خبرآنلاین میگوید: واقعیت این است که همانطورکه رئیس جمهور گفتهاند، مشکلات شهر تهران و شرایط زیست در شهر تهران با دورههای قبل قابلمقایسه نیست. به طور مثال در صحن شورای الحاق سکونتگاههای اطراف به تهران مطرح شد در واقعیت دیگر اینها روستا نیست و جمعیت یک شهر را دارند و هم ساخت وسازی که درآنها میشود سریع و ناایمن است. این سکونتگاهها مشکلات خود را به تهران منتقل میکنند و باید برای آن چارهاندیشی کرد.
او تأکید میکند: نگران شهر تهران هستیم از هر جهت در شهر تهران شرایط زیست شرایط نامناسبی است، به همین دلیل هم رئیسجمهور اظهار نگرانی کرد، ولی فکر میکنیم که حل مسأله، مطرح کردن بحث انتقال پایتخت نیست. انتقال پایتخت شرایط ویژهای دارد. نیازبه برنامه و منابع بسیار سنگینی دارد. نیاز به آماده شدن زیرساختها، اسناد بالادستی دارد که هیچ کدام از اینها درحال حاضر آماده نیست.
امانی معتقد است که به دلیل شرایط ویژه تهران و فشاری که بر روی ساکنان تهران از هر جهت است از بحث آلودگی هوا تا ترافیک و ناایمن بودن شهر، بافت فرسوده، کمبود سرانههای خدماتی در بسیاری از مناطق شهر تهران این پیشنهادها دوباره طرح میشود.
مدیریت تهران جایی میان دولت و شهرداری
این عضو شورای شهر تهران تأکید میکند: ما سه تا موضوع در تهران داریم که باید از هم تفکیک شود؛ نخست تهران به عنوان پایتخت است. بار پایتخت درهمهی دنیا روی دوش دولت است اما در جمهوری اسلامی از ابتدای شکلگیری پایتخت همیشه مشکلات و مسائلش بر دوش مدیریت شهری بود و دولت نه اختیارات را تفویض کرده و از سوی دیگر همهی هزینهها روی دوش مدیریت شهری بود. باید تکلیف این موضوع روشن شود هم به لحاظ قوانین و مقررات و اسناد بالادستی، هم به لحاظ منابع و اعتبارات. دوم خود کلانشهر تهران به عنوان مرکز استان تهران.
یک کلانشهری داریم که بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت داردکه مشکلاتی دارد. متأسفانه ما به دلیل نداشتن مدیریت یکپارچه شهری (نمیگویم مدیریت واحد) بسیاری از مشکلاتمان حل نمیشود. یک تهران هم داریم به عنوان منطقهی شهر تهران که از دماوند شروع میشود تا قزوین ادامه پیدا میکند. که مسائلش با هم کاملاً مرتبط است؛ یعنی ما نمیتوانیم اینها را ازهم تفکیک کنیم. این سه موضوع تا از هم تفکیک نشود و متولی هر کدامش روشن نشود نمیتوان امید داشت که چالشها و مشکلات برطرف شود.
انتقال پایتخت به دو برنامه ده ساله نیاز دارد
امانی اضافه میکند: در حال حاضر در تهران وزارت کشور، استانداری تهران، فرمانداری تهران، شهرداری تهران را داریم، فرماندار ری و شمیرانات را هم داریم خب این ساختار ناموزون و این ساختاری که هیچ کس وظیفهی خودش را نمیداند… قرار است کدام بخش از مشکلات و مسائل تهران را حل کند؟ برخی از این نهادها مسوولیتشان بسیار سنگین است مانند شهرداری تهران و بعضیها فقط شکل اداری و ساختاری دارند و مسوولیتی را متحمل نمیشوند و حداکثر هماهنگکننده هستند!
این عضو شورای شهر تهران ادامه میدهد: آنقدر مسائل تهران زیاد و پیچیده است که خوب است اذهان و تصمیمگیران و قانونگذاران و مجریان را متوجه مشکلات تهران کنیم و یک روزی باید برای این مسائل تصمیمگیری شود. مطرح شدن بحث انتقال پایتخت حداقل فایدهاش این است که ذهنها را حساس میکندکه بالاخره چه کنیم؟ پایتخت را نمیتوانیم به این زودیها منتقل کنیم.
اگر هم بحث انتقال آن مطرح باشد، یک بحث درازمدت وشاید دو برنامهی ده ساله بخواهد که این کار عملیاتی شود. در دنیا هم همین طوری بوده؛ اما برای مسائلی که گفتم حتماً باید یک راهکاری پیدا شود، مسوولین ما بنشینند اینها را از هم تفکیک کنند، هر بخش را به متولی خودش و منابع هر بخش را هم به خودش واگذار کنند تا این مشکلات بتواند حل شود.