دانش و فناوری

هنرمندان اصفهانی از رئیس‌جمهور چه می‌خواهند؟

ایسنا/اصفهان سفر رئیس‌جمهور به اصفهان زمینه‌ساز طرح یک پرسش شده است، اینکه مهم‌ترین خواسته هنرمندان این استان از رئیس‌جمهور  چیست؟ هنرمندانی که اصفهان را ساخته و پرداخته‌اند، اما حیات هنریِ آن‌ها متأثر از شرایط اقتصادی کشور و معضلات زیست‌محیطی اصفهان به مخاطره افتاده است.

هنر و هنرمندان اصفهان در طول تاریخ همواره از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند به‌طوری‌که اصفهان، پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی لقب گرفته است، اما به حاشیه رانده شدن هنر، رکود اقتصادی، کرونا ویروس، شرایط تأسف‌بار شریان حیاتی زاینده‌رود و تهدید فرونشست برای بناهای تاریخی اصفهان، ازجمله مسائلی است که هنرمندان این استان را به خلوتی فروبرده و در آثارشان نیز متجلی شده است. در این میان بازگشت سپاهان به دوران شکوه هنری خود موضوعی است که با حضور همه‌جانبه و پررنگ هنرمندان و بهره‌گیری جدی هنر در متن فعالیت‌های شهری و استانی و البته در سطح کلان کشوری میسر خواهد شد.
در آستانه سفر رئیس‌جمهور به دیار نصف جهان، برخی از هنرمندان جوان و پیشکسوت رشته‌های مختلف هنرهای زیبا و تجسمی شهر از مهم‌ترین خواسته‌های خود سخن گفته‌اند.
ضرورت احیای هنرستان هنرهای زیبا/لزوم جریان دائمی زاینده‌رود
محمدعلی حدت، پیشکسوت هنر نقاشی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تأکید بر ایجاد انجمنی با حضور نخبگان و فرزانگان برای تصمیم‌گیری درباره مسائل فرهنگی و هنری می‌گوید: اولین مسئله‌ اصفهان در زمینه هنر، احیای هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است. این هنرستان نقش مهمی در هنر اصفهان و ایران داشته و هنرمندان بزرگی از آن برخاسته‌اند اما مدت‌هاست نه‌تنها خروجی مطلوبی ندارد بلکه ساختمان آن نیز نگهداری و حفاظت بهتری را می‌طلبد و ضروری است که ساختمان این هنرستان و موزه‌اش سندیت پیدا کنند و با احیای آن، بار دیگر دوران آن را به مرکز جدی پرورش استعدادهای هنری تبدیل کرد.
او ادامه می‌دهد: شرایط اقتصادی کشور، کرونا و نبودن گردشگران خارجی موجب کاهش تمایل به هنر می‌شود بنابراین لازم است که دولت با وام‌های بلاعوض و در مدت طولانی، از هنرمندان حمایت کنند تا امکان کار و ارائه هنر خود را داشته باشند.
این هنرمند اضافه می‌کند: زاینده‌رود از دیرباز الهام‌بخش همه هنرمندان بوده است و قطعاً خشک‌سالی این رودخانه در خشکی روح هنرمندان اثرگذار است و توجه به آن از او اولویت‌هایی است که انتظار می‌رود.
بنیان یک موزه معاصر در اصفهان را پایه‌ریزی کنید
همچنین حسین تحویلیان، هنرمند نقاش بابیان اینکه شهر اصفهان یک موزه است و در هر نقطه از آن عناصر موزه‌ای وجود دارد اما بنایی در این شهر به موزه هنرهای معاصر تبدیل‌شده که قدمت تاریخی دارد و به‌ خودی خود می‌تواند یک موزه باشد، می‌گوید: اصفهان به یک موزه معاصر نیاز دارد یعنی باید در اصفهان یک ساختمان به‌عنوان معاصر ساخته شود؛ این موضوعی است که از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی مطرح شد و حتی آن زمان که اصفهان به‌عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی لقب گرفت بر این موضوع نیز تأکید کردیم که با این بودجه می‌خواهید چه چیزی بسازید؟ اما هیچ‌چیزی ساخته نشد. در این شهر، موزه معاصری که بتواند جایگاه هنری اصفهان را به‌عنوان یک جایگاه بین‌المللی مشخص کند، وجود ندارد و چه نیکوست که آقای رئیسی بنیان یک موزه معاصر را در اصفهان پایه‌ریزی کند.
او با اشاره به وجود اصفهان ستیزی حتی در زمینه هنری کشور، بیان کرد: در یک مقطع زمانی بسیاری از وزیران در کابینه دولت، اهل اصفهان بودند و کم‌کم به دلیل کوشا بودن مردم اصفهان، دیگران این موضوع را متصور شدند که اصفهان شهری برخوردار است و در ادامه، صحبت‌های عوامانه‌ای گسترش پیدا کرد ازجمله اینکه اصفهانی‌ها همه‌جا را می‌گیرند، اصفهانی‌ها بودند که بردند، اصفهانی‌ها بودند که این کار را کردند و طبیعتاً عدم مدیریت‌ها در برخی استان‌های دیگر، این‌گونه در حال توجیه است و البته راحت‌ترین کار است که بگویند یک استان بیشتر برده و بیشتر خورده و به بقیه استان‌ها نرسیده است تا جایی که حتی برخی به اصفهان حس نفرت دارند! درحالی‌که بسیاری از آن‌ها در اصفهان هم زندگی کرده و از موجودیت اصفهان استفاده می‌کند.
این هنرمند نقاش تعدیل کردن و آشنا کردن فضا، برگزاری جشنواره‌های مختلف و دعوت دیگر استان‌ها برای حضور در اصفهان را راه‌حلی برای کاهش اصفهان ستیزی برشمرده و تأکید می‌کند: بهترین راه مقابله با اصفهان ستیزی، محبت کردن است، ما به‌جز محبت کردن راه دیگری نداریم و از محبت است که خارها گل می‌شود.
تکلیف هنرمندان موسیقی را مشخص کنید
آرش مشتاقی، نوازنده تار و سه‌تار، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی خواسته خود از رئیس‌جمهور را این‌طور عنوان می‌کند: شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی کشور یک دقیقه خالی از موسیقی نیستند ولی همچنان موسیقی با چالش مواجه است و تکلیف برخورد با موسیقی معلوم نیست، سازوکار قانونی در مورد آن وجود ندارد و قوانینی که در حوزه موسیقی وجود دارد بسیار سردرگم است.
او با طرح این مطالبه که موسیقی را به رسمیت بشناسید و جایگاه را آن به‌عنوان یک هنر قبول کنید، ادامه می‌دهد: در مورد برگزاری کنسرت‌ها نیز هیچ چارچوب و سازوکار قانونی وجود ندارد و درنتیجه من به‌عنوان فردی که در حوزه موسیقی کار می‌کند نمی‌دانم کنسرت چگونه باید باشد تا بتوانم آن را برگزار کنم درحالی‌که اگر چارچوب مشخصی وجود داشته باشد قطعاً بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنم. این موضوع درست مانند ساختمان‌سازی است، برای ساختن یک بنا ابتدا نقشه کشیده شده و سپس ساخته می‌شود، نه اینکه اول ساختمان ساخته شود و بعد بگویند این قسمت از بنا را خراب کن و به شکل دیگری بساز!
مدیر آموزشگاه موسیقی ساربانگ تصریح می‌کند: چرا کنسرتی که مجوز آن از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می‌شود توسط فلان نهاد لغو می‌شود؟ چرا هماهنگی واحدی وجود ندارد؟ چرا قانون واحدی وجود ندارد؟ اول ‌از همه تکلیف هنرمندان موسیقی را مشخص کنید که آیا می‌توانند کار کنند؟ و دوم اینکه در چه چارچوبی می‌توانند کار کنند؟
او همچنین از نبودن کارشناسان تخصصی در وزارتخانه و اداره‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی گلایه کرده و می‌افزاید: اگرچه مسئول موسیقی اداره فرهنگ و ارشاد استان اصفهان یک متخصص موسیقی است و بعد از دهه‌ها شاهد حضور یک فرد متخصص در این مسند هستیم، اما این اتفاق یک استثنا است و سؤال ما همیشه این بوده که چرا اکثر کارشناسان هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متخصص نیستند و در ۹۰ درصد موارد در این نهادها با افرادی مواجه هستیم که هیچ سررشته‌ای از موسیقی ندارند، اما باید درباره برگزار شدن یا نشدن یک کنسرت نظر بدهند؛ یعنی قانونی در این مورد وجود ندارد و گاهی نتیجه زحمت چندساله یک هنرمند از بین می‌رود.
مشتاقی صحبت خود را ادامه می‌دهد: همه فعالیت‌های آموزشگاه‌های آزاد موسیقی حتی نرخ نامه‌ها باید زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد ولی هیچ حمایتی نمی‌شوند این در حالی است که از دولت هیچ سوبسیدی نمی‌گیریم، اما نرخ نامه باید از سوی دولت تعیین شود! این مخالف قانون و یک تخلف است چراکه در قانون آمده است نرخ‌گذاری مشاغلی که از دولت سوبسید نمی‌گیرند با خودشان و با اتحادیه آن‌هاست نه با دولت. چرا این قانون در مورد موسیقی رعایت نمی‌شود؟
ضرورت نیاز به سازمان تئاتر و تسهیل ورود سرمایه‌گذار
احسان جانمی، کارگردان تئاتر نیز بابیان اینکه تئاتر اصفهان از ایران جدا نیست، بیان می‌کند: سینما به دلیل وجود سازمان سینمایی، تکلیف مشخص‌تر و برنامه مدون‌تری دارد اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در رسته بالاتر، دولت برای تئاتر برنامه ندارد یعنی چشم‌انداز خاصی ندارد و فاقد یک نهاد متمرکز و قانون‌گذار در زمینه تئاتر است.
او ادامه می‌دهد: اگرچه مرکز هنرهای نمایشی در تهران قرار دارد اما به‌صورت مجزا اداره‌های کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها سیاست‌گذار تئاتر هستند، این در حالی است که وجود یک سند چشم‌انداز و البته نیاز به یک سازمان تئاتر در کشور ضروری است تا ما بتوانیم مطالبات خود را از طریق آن پیگیری کنیم چراکه این موضوع از عهده اداره‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خارج است.
او ادامه می‌دهد: به سرمایه‌گذاری در بخش سخت‌افزار نیاز داریم و دولت باید به این زمینه ورود و موانع موجود برای ورود بخش خصوصی را هموار کند. تئاتر اصفهان به ساختمان، نور و ‌دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی نیاز دارد و وقتی سالن‌ها مجهز نباشد نمی‌توان تماشاگران را راضی نگه داشت و آن‌ها را به سالن‌ها جذب کرد.
این کارگردان تئاتر، حمایت دولت از موضوعات ارزشی را مطالبه دیگر هنرمندان تئاتر از رئیس‌جمهور می‌داند. او تصریح می‌کند: دولت اگر به دنبال اثر فاخر است، اگر به دنبال جهاد تبیین است و اگر به دنبال این است که تولیدات ارزشی و یا نمایش‌هایی درباره صبر و ایستادگی ساخته‌شده و با سبک زندگی ایرانی اسلامی همخوانی داشته باشد باید سرمایه‌گذاری دولتی انجام داده و از هنرمندان تئاتر حمایت کند، در غیر این صورت هنرمندان رشته‌های تئاتر یا جذب نمایش‌های بسیار سطحی یا مبتذل شده و یا به سایر عرصه‌ها ورود می‌کنند بنابراین دولت نباید در این زمینه صرفاً شعار دهد بلکه باید به‌صورت تخصصی از هنرمندان حمایت کند تا فعالیت جدی صورت بگیرد.
بودجه نباشد تئاتر تعطیل می‌شود
هومن حیدری از دیگر کارگردانان تئاتر استان اصفهان نیز نبودن سالن مناسب و بودجه‌های اندک این حوزه را مهم‌ترین معضلات می‌داند و تأکید می‌کند: وقتی سالن نیست بودجه هم نیست و درنتیجه این موارد، تعطیلی هنر تئاتر را به دنبال خواهد داشت بنابراین خواسته هنرمندان تئاتر اصفهان از رئیس‌جمهور اختصاص بودجه‌های مناسب است.
سازمان‌ها را به خرید آثار هنری موظف کنید
سید محمد فاتح نطنزی، هنرمند خوشنویس می‌گوید: اولین موضوع این است که اصفهان قطب خوشنویسی ایران است اما هنوز انجمن خوشنویسان این شهر ساختمان مستقلی ندارد و در یک بنای اجاره‌ای فعالیت دارد که هرازگاهی باید تغییر کند، دومین مسئله ‌این است که در زمینه اقتصاد هنرِ این شهر و این استان هیچ اقدامی انجام‌نشده است درحالی‌که اصفهان هنرمندان خوشنویس شایسته و بی‌شماری دارد که با شرایط سخت اقتصادی روزگار می‌گذارند و انتظار می‌رود لااقل تعدادی از آثار آن‌ها خریداری شود؛ این در حالی است که حتی وامی نیز به هنرمندان و البته خوشنویسان پرداخت نمی‌شود؛ بنابراین دولت باید بودجه‌ای برای خرید آثار هنرمندان اختصاص دهد و سازمان‌های مختلف را نسبت به خریداری آثار هنری موظف کند.
او با طرح این سؤال که بودجه فرهنگ و هنر کشور در چه مواردی صرف می‌شود که هنرمندان از آن بهره‌ای ندارند، ادامه می‌دهد: آیا این بودجه باید فقط برای تهران صرف شود؟ در این میان اصفهان به‌عنوان قطب هنری کشور چه جایگاهی دارد؟
این خوشنویس بابیان اینکه میرعماد در اصفهان مدفون است، درویش عبدالمجید بزرگ‌ترین شکسته‌نویس تاریخ ما در اصفهان مدفون است، زین‌العابدین اشرف الکتاب، واله اصفهانی و بسیاری دیگر از اصفهان برخاسته‌اند اما مسئولان به فرهنگ و هنر این استان واقف نیستند، تصریح می‌کند: هر وقت از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان وام درخواست می‌کنیم، می‌گویند نیست. می‌خواهیم نمایشگاه خارج از کشور برگزار کنیم، می‌گویند نیست. می‌گوییم برای انتشار کتاب به کاغذ نیاز داریم، می‌گویند نیست. هرچه خواستیم گفتند نیست! بنابراین در این میان سهم اصفهان و هنرمندانش کجاست؟! در اصفهان حتی یک جشنواره هنری ازجمله در زمینه خوشنویسی برگزار نمی‌شود در حالی اصفهان، بنیان هنر و قطب خوشنویسی ایران است. این در حالی است که در تهران جشنواره‌ها برقرار و وام‌ها به‌جای خودش است! سؤال این است که ردیف بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چه چیزی هزینه می‌شود و جایگاه اصفهان در این بودجه کجاست؟
فرونشست، دغدغه‌ای که هنرمند از آن جدا نیست
اما مجتبی بابا گلی، مجسمه‌ساز نخستین دغدغه خود را وضعیت شهر اصفهان به لحاظ فرونشست و مسائل زیست‌محیطی آن برشمرده و می‌گوید: موضوع فرونشست، همه زندگی یک انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و فرقی نمی‌کند آن فرد، هنرمند باشد یا نباشد چراکه سایر موارد را تحت تأثیر قرار داده و خواسته‌های دیگر در لایه‌های بعدی قرار خواهند گرفت، بنابراین اولین مطالبه هنرمندان از رئیس‌جمهور موضوع زاینده‌رود و فرونشست زمین است که توجه به آن برای امنیت و ثبات و تداوم زندگی در اصفهان ضروری است.
او موضوع اختصاص بودجه به فعالیت‌های هنری را به‌عنوان بخش مهمی از مطالبه هنرمندان اصفهان دانسته و می‌افزاید: بعد از زاینده‌رود، موضوع بعدیِ مطالبه گری، بودجه‌هایی است که اختصاص داده نمی‌شود. بسیاری اوقات در بودجه‌های عمرانی باید چیزی حدود نیم درصد به خرید آثار هنری اختصاص داده شود اما چنین اتفاقی نمی‌افتد و شاید برای مرتفع شدن مشکلات بودجه در زمینه هنر نیز باید مباحث اقتصادی حل شوند تا سایر موارد نیز به‌صورت پله‌پله مرتفع شوند.
بگذارید هنرمندان کار خود را انجام دهند/ لزوم تمرکززدایی از تهران
مرتضی نعمت الهی از پیشکسوتان هنر مجسمه‌سازی نیز با تأکید بر اینکه هنر مقوله‌ای قائم‌به‌ذات است، می‌گوید: اگرچه هنر به جریان‌های سیاسی و یا مدیریتی ارتباطی ندارد و امری کاملاً شخصی و برآمده از تفکرات شخصی هنرمندان است، اما ممکن است از جامعه تأثیر بپذیرد و یا با تأثیرگذاری خود به یک مسئله جمعی تبدیل شود و در این میان، وظیفه هر سیستم مدیریتی نوعی بسترسازی است.
او از مسئولان درخواست می‌کند: اگرچه مرتفع ساختن غم نان باید در اولویت دولت باشد و هنر شاید آخرین مسئله‌ای است که مدیران به آن توجه می‌کنند، اما از مسئولان می‌خواهم که حداقل بگذارید هنرمندان کار خود را انجام دهند، بگذارید زندگی کنند، برای آن‌ها بایدونباید تعریف نکنید، برای آن‌ها هنر فاخر تعریف نکنید.
نعمت الهی بابیان اینکه همه‌چیز در تهران متمرکز است و از سوی سازمان‌ها و نهادهای کشوری که در زمینه هنر و اقتصاد هنر فعالیت می‌کنند، نسبت به همه هنرمندانی که در سایر استان‌ها زندگی می‌کنند نگاه شهرستانی وجود دارد، ادامه می‌دهد: اتفاقاً همه هنرمندانی که در تهران کار می‌کنند و کارشان در بازار اقتصادی هنری تهران چرخه دارد شهرستانی هستند ولی چون مرکزیت فعالیت هنری در تهران است و همه اتفاقات مهم هنری در تهران می‌افتد به هنرمندی که در شهرستان است فضای زیادی داده نمی‌شود.
او تصریح می‌افزاید: من معتقدم نه اصفهان ستیزی بلکه شهرستان ستیزی در کشور وجود دارد، جز این را هم نمی‌توان انتظار داشت چراکه تهران مرکز اقتصادی و فرهنگی است و کلید هر اتفاقی باید در تهران زده شود. همه وزارتخانه‌ها، سفارتخانه‌ها، مراکز فرهنگی و همه تصمیم‌گیری‌های کلان کشور در تهران انجام می‌شود، سرمایه‌ها در تهران است و آنجاست که درباره سرمایه‌گذاری بر روی هنرمندان و یا حذف آن‌ها، حمایت یا عدم‌حمایت از سبک‌های هنری و بازار خریدوفروش هنرها تصمیم گرفته می‌شود که البته هیچ‌کدام به هنر ربطی ندارد و درواقع یک بنگاه‌داری است که مرکز آن در تهران است و لازم است که در خصوص تمرکززدایی تصمیم گرفته شود.
انتهای پیام

منبع خبرگزاری ایسنا

آگهی
دکمه بازگشت به بالا