دانش و فناوری

وسواس و انواع آن را بهتر بشناسید

آیا تا به‌حال برای شما پیش آمده که احساس کنید فکری مزاحم درباره امور پیش پا افتاده اذیت‌تان می‌کند و قادر نیستید از دست آن‌ها راحت شوید؟ همه ما بارها در طول زندگی کلمه «وسواس» را می‌شنویم و گاهی با افرادی روبه‌رو می‌شویم که در زمینه امور متفاوتی دچار وسواس هستند. اما وسواس دقیقا به چه معناست؟ انواع آن چیست؟‌ چطور می‌توان آن را تشخیص داد و برای درمان آن اقدام کرد؟ در این مقاله قصد داریم به این سؤالات پاسخ دهیم و همچنین وسواس در کودکان را نیز مورد بررسی قرار دهیم.

وسواس چیست؟

وسواس در ساده‌ترین تعریف خود، ایده‌هایی آزاردهنده در ذهن است که فرد نمی‌تواند به راحتی آن‌ها را کنار بگذارد. از سوی دیگر، این ایده‌ها که ذهن فرد را تحت کنترل خود می‌گیرند، قادر هستند زندگی روزمره را دچار پیچیدگی و مشکل کنند. اکثر افرادی که مبتلا به وسواس هستند بیان کرده‌اند می‌دانند رفتارهایی غیرطبیعی در زمینه‌های مختلف دارند، اما قادر به کنترل آن نیستند.

از آنجایی که وسواس ناخواسته و آزاردهنده است، می‌تواند سبب اضطراب شود. افراد مبتلا به این بیماری فکری برای آرام کردن ذهن خود مجبور هستند کارهایی را به اجبار انجام دهند، در صورتی که اگر گاهی زمان و انرژی کافی برای انجام آن کار نداشته باشند، دچار اضطراب و ناراحتی می‌شوند. گمان به بدشانسی، ترس از آسیب و یا ترس از بیماری از دیگر عوامل همراه با این بیماری هستند.

هرچند این اجبار در انجام عمل خاصی به‌طور موقت ناراحتی شخص در زمینه وسواس خاصی را کنترل می‌کند، اما در بلند مدت آسیب‌های خاص خود را به سلامت روانی فرد وارد می‌کند. این اجبار می‌تواند سبب مشکلات روحی شود.

انواع بیماری وسواس

همانند هر بیماری دیگری، وسواس نیز انواع مختلفی دارد که پنج نوع رایج آن عبارتند از: کمال‌گرایی، رابطه، پاکیزگی، آسیب رسیدن و افکار مزاحم. همه انواع مذکور می‌توانند سبب ایجاد ناراحتی شده، اعتماد به نفس فرد را کاهش دهند و در توانایی‌های وی در محیط‌های اجتماعی مانند دانشگاه و محل کار تاثیر منفی بگذارند.

کمال‌گرایی

افراد مبتلا به کمال‌گرایی، در ترس ناشی از شکست‌ خوردن و یا انجام دادن کار اشتباه غرق می‌شوند. این افراد به‌طور ناخواسته خود را وادار می‌کنند تا از قوانین و دستور‌العمل‌ها به نحو احسن پیروی می‌کنند. همچنین آن‌ها روال‌های روزانه خاصی را برای خود تعریف می‌کنند و به‌طور ناخواسته مجبور می‌شوند آن‌ها را به صورت منظم انجام دهند.

فرد مبتلا به کمال‌گرایی در صورتی که نتواند طبق روال‌های تعریف شده در ذهنش امور روزمره خود را پیش ببرد، دچار اضطراب می‌شود.

انواع وسواس

کمال‌گرایی را می‌توان نوعی پایبندی سختگیرانه و یا به بیانی دیگر بلندپروازانه یک فرد به اعتقادات فکری، مذهبی، اخلاقی و یا حتی غیراخلاقی و امور روتین زندگی و اهداف دانست.

وسواس رابطه

این نوع اختلال مرتبط با نگرانی‌ها و تردیدهای شدید در مورد صحت یک رابطه یا احساس شریک عاطفی است. برخی از محققان از این احساس به عنوان «وسواس فکری-اجباری» یا «ROCD» یاد می‌کنند.

افراد مبتلا به ROCD ممکن است علایٔمی مانند زیر داشته باشند: به‌طور مداوم احساس خود و یا احساس شریک خود را زیر سوال می‌برند. این افراد به صورت ناخواسته شریک عاطفی خود را با دیگران و یا شریک عاطفی قبلی خود مقایسه می‌کنند.

در نظر این افراد ویژگی‌های منفی در شریک عاطفی برجسته‌تر هستند. آن‌ها همچنین همیشه نگران این مسیٔله هستند که عشق شریک عاطفی‌شان دروغین باشد و رابطه را به زودی ترک کرده یا خیانت کند.

بسیاری از افراد با وسواس‌های مرتبط با روابط احساسی سعی می‌کنند با درخواست‌های مکرر و دایٔمی در ابراز احساسات از طرف مقابل، اضطراب خود در این زمینه را کم کنند. آن‌ها دوست دارند طرف مقابل به صورت مرتب به آن‌ها ابراز علاقه کند و حضور پر رنگی داشته باشد.

افراد مبتلا به این اختلال ممکن است بیش از حد در مورد یافتن شریک روحی ایده‌ال خود رویاپردازی کنند به حدی که از واقعیت دور شوند. این موضوع در بلند مدت سبب پریشانی و انزوا می‌شود.

پاکیزگی

این اختلال مرتبط با ترس از آلودگی فیزیکی مانند حضور باکتری‌ها، میکروب‌ها و مواد شیمیایی است که سبب انتقال بیماری می‌شوند. برخی روانشناسان عقیده دارند این اختلال با وجود رفتارهای زشت و ناپسند نیز مرتبط است. افراد مبتلا به این اختلال، زمانی که در محیط‌های آلوده قرار می‌گیرند، احساس امنیت را از دست می‌دهند و مرتب در تلاش هستند محیط اطراف خود را تمیز کنند.

این افراد عمدتا در طول روز رفتاری این چنینی دارند:

دست‌ها یا بدن خود را بیش از حد می‌شویند.

سطوح مختلف در منزل یا محل کار را دایٔما تمیز می‌کنند.

به یک رژیم غذایی سخت و غیرقابل انعطاف پایبند هستند.

آن‌ها همچنین با ترس از وجود آلودگی از رفتن به منزل دوستان خود یا طبیعت پرهیز می‌کنند.

وسواس آسیب رسیدن

این افراد وسواس‌های مرتبط با آسیب رسیدن به خود یا دیگران را تجربه می‌کنند. مثال‌های رایج ترس‌های وسواسی مرتبط با آسیب عبارتند از:

تجسم شرایط تصادف‌های سخت و سنگین، مریض شدن یا فوت کردن بستگان، افتادن نوزاد از ارتفاع و ترس از انفجار لوازم خانگی مانند گاز.

اختلال فکری

افراد مبتلا به این وسواس مسیٔولیت بیش‌ از حدی در قبال آسیب احساس می‌کنند، به این معنا که آن‌ها به صورت مرتب احساس می‌کنند اعمال روزمره‌ای که انجام می‌دهند می‌تواند سبب رخدادهای بدی شود که احتمالا در بسیاری موارد وقوع چنین رخدادهایی بعید یا غیرممکن است.

در این مورد، فرد ممکن است بارها در هنگام خروج از منزل اجاق گاز را بررسی کند تا از خاموش بودن آن مطمیٔن شود. در حالت‌های شدیدتر، این افراد برای پیشگیری از بیماری متوسل به انجام مراسم مذهبی می‌شوند و باور دارند اگر این کار را ترک کنند به خود و یا عزیزانشان آسیب می‌رسد.

افکار مزاحم

وسواس افکار مزاحم معمولا با افکار ترسناک، خطرناک یا نامناسب و جنسی همراه است. این افراد در ذهن خود تصاویر جنسی دردناک، تصاویر خشونت‌آمیز، تهاجم‌ها، نزاع و درگیری‌ها را تصور می‌کنند.

جالب است بدانید بر طبق گفته روانشناسان، حدود ۸۰ درصد مردم دنیا از این نوع اختلال رنج می‌برند. این افکار بسیار اضطراب‌آور هستند و می‌توانند در امور روزمره اختلال ایجاد کنند. البته باید بدانید شخص مبتلا به این نوع اختلال به شدت از رخدادهای این چنینی فراری است و امکان آنکه خودش دست به انجام رفتارهای خشونت‌آمیز بزند بسیار کم است.

علل ابتلا به وسواس

وسواس‌ها معمولا هیچ دلیل ریشه‌ای یکسانی ندارند. در عوض، به احتمال زیاد ترکیب عوامل محیطی و ژنتیکی سبب بروز آن‌ها می‌شود. محققان علل ابتلا را به موارد زیر دسته‌بندی می‌کنند:

ژنتیک: طبق مطالعات انجام شده، ۴۵ تا ۶۵ درصد از وسواس‌های مذکور را می‌توان به عوامل ژنتیکی نسبت داد.

تروما: تجربه تروما مانند سواستفاده یا خیانت، یک عامل مهم و خطرناک در ابتلا به این دسته اختلالات است.

تربیت خانوادگی: داشتن والدین بیش از حد کنترل‌گر و محافظت کننده یکی از علل ابتلا به وسواس است. والدینی که خودشان مضطرب هستند و یا وسواس دارند، از طریق ژنتیکی و یا اخلاقی در محیط خانه سبب انتقال وسواس به فرزندان می‌شوند.

استرس: مطالعات نشان داده است رویدادهای استرس‌زای زندگی به ویژه در دوران کودکی نقش مهمی در ایجاد وسواس دارند.

ناهنجاری‌های مغزی: مطالعات تصویربرداری انجام شده بر روی افراد مبتلا به وسواس نشان می‌دهد برخی بخش‌های مغز این افراد فعالیت بیشتری دارد و این در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای آن‌ها موثر است.

چگونه وسواس را مدیریت کنیم؟

فرد مبتلا به وسواس ممکن است گمان کند راهی برای درمان این اختلال ندارد و وسواس از کنترلش خارج شده است. ما در اینجا چند راه برای مقابله با افکار وسواسی را با هم مرور می‌کنیم.

وسواس در کودکان

ورزش به طور منظم: افزایش فعالیت بدن می‌تواند به فرد مبتلا به وسواس کمک کند تا انرژی اضافی را بسوزهاند و ذهن خود را آرام کند. تحقیقات نشان داده ورزش می‌تواند علایٔم وسواس‌های فکری را تا حد مطلوبی کاهش دهد.

جلوگیری از مصرف مواد مخدر و الکل: بسیاری از افراد مبتلا به وسواس، به اختلال مصرف مواد مخدر نیز مبتلا هستند. مصرف الکل بیش از حد علایٔم اختلال را افزایش می‌دهد.

تمرین عادات خوب: عادات خوب مانند سر وقت خوابیدن کمک می‌کنند تا افکار مزاحم کمتر به ذهن هجوم آورند. خاموش کردن تلفن یک ساعت پیش از خواب نیز می‌تواند به بهبود کیفیت خواب کمک کند.

انواع وسواس در کودکان

مطالعات نشان داده است کودکان نیز می‌توانند به بیماری وسواس مبتلا شوند. درحقیقت کودکان رفتارهای وسواس‌گونه را به این علت انجام می‌دهند که احساس می‌کنند به این طریق می‌توانند از بروز حوادث و رخدادهای تلخ جلوگیری کنند. این درحالی است که در واقعیت هیچ خطری آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

نگرانی‌های کودک مبتلا به این اختلال به کمک اضطراب‌هایی که در طول روز به صورت رفتارهای غیرمعمول از خود نشان می‌دهد، قابل شناسایی است. کودکانی که همواره در تلاش برای بهبود اوضاع هستند، نوعی وسواس را به نمایش می‌گذارند. به عنوان مثال، کودکی که تلاش می‌کند به صورت مداوم فضای اطراف خود را مرتب کند، دست‌هایش را می‌شوید، از لمس شدن بیزار است و در صورتی که امور مطابق میلش پیش نرود پرخاشگر می‌شود، باید توسط پزشک معاینه شود.

والدین می‌توانند در صورت مشاهده هرگونه رفتارهای افراطی در زمینه‌های مطرح شده، به روانشناس مراجعه کنند تا از وجود اختلال وسواس در کودک خود آگاه شوند.

علایٔم رایج وسواس چیست؟

وسواس معمولا با رفتارهای طاقت‌فرسا و اغراق‌شده همراه است. افراد مبتلا به این اختلال احساس اضطراب و ناراحتی مداوم دارند. آن‌ها ممکن است در مورد اعمال خاصی مانند شستن دست‌ها، چک کردن امور محتلف و پرسیدن سوالات تکراری زیاده‌روی کنند.

آیا وسواس داشتن طبیعی است؟

مطالعات نشان داده است اکثر مردم درجاتی از علایٔم مرتبط با این اختلال را در مقاطعی از زندگی خود تجربه می‌کنند. افکار مزاحم به صورت مکرر و ناخواسته در مواقع مختلف به ذهن هجوم می‌آورند. با این‌حال، هنگامی که این افکار سبب ایجاد اختلال در رفتارهای طبیعی انسان و زندگی وی می‌گردند، باید به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرند.

چه چیزی باعث وسواس نسبت به شخص دیگری می‌شود؟

افرادی که افکار وسواسی یا نگرانی در مورد یک فرد خاص مانند شریک عاطفی خود دارند، اغلب ترس بسیار زیادی از رها شدن دارند. بسیاری از افراد مبتلا به این نوع اختلال، در کودکی آسیب‌هایی دیده‌اند که می‌توان به طرد شدن اشاره کرد. این امر سبب دلبستگی ناامن می‌شود.

آگهی
دکمه بازگشت به بالا