موسیقی

حرمت تلاوت و استماع قرائت لهوی قرآن با صدای موسیقایی نامتعارف

حجت الاسلام یوسفی مقدم در نوزدهمین نشست تخصصی شورای عالی قرآن،به تعریف غنا در فقه، بررسی آراء فقهای مسلمان در خصوص غنا و انواع آن، شاخصه‌ها و معیارهای تلاوت مقبول در قرآن و روایات پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام محمدصادق یوسفی مقدم در نوزدهمین نشست تخصصی شورای عالی قرآن با عنوان «قاری قرآن، مبلّغ پیام‌های الهی»، که در مجتمع امام خمینی (ره) برگزار شد به ارائه مقاله‌ای با موضوع «مفهوم شناسی غنا در فقه اسلامی و بررسی آن در تلاوت قرآن کریم» معطوف به تعریف غنا در فقه، بررسی آرا فقهای مسلمان در خصوص غنا و انواع آن، شاخصه‌ها و معیارهای تلاوت مقبول در قرآن و روایات پرداخت و گفت: قرائت قرآن کریم به دلیل اعجاز (در فصاحت، مفاهیم و نظام موسیقائی طبیعی)، اگر با صدای موزون و زیبای انسان همراه شود، در انبساط خاطر انسان و تعمیق مفاهیم او شگفت آور است. ازاین رو، روایاتی مانند: «زیِّنُوا اَصواتَکم بالقرآن» قرائت قرآن را زیبابخش صوت انسان و روایاتی مانند: «حَسِّنُوا الْقُرْآنَ‏ بِأَصْوَاتِکُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ یَزِیدُ الْقُرْآنَ حُسْناً» صوت نیکو را زیبائی‌بخش قرآن می‌داند.بر این اساس، روایات اسلامی به صوت زیبای مرجّع (دارای تحریر) در قرائت سفارش کرده است؛ چنان که امام باقر (ع) فرمودند: «و رجّع بالقرآن صوتک فإنّ الله عزّ و جلّ یحبّ الصوت الحسن یرجّع فیه ترجیعاً»

وی ادامه داد: عموم فقیهان نیز به استحباب آن فتوا داده‌اند. هرچند، بسیار تأکید شده که این قرائت شایسته، نباید غنائی و یا غنائی مضلّ باشد.

حجت الاسلام یوسفی مقدم با مفهوم و حکم قرائت غنائی گفت: غنا: صدای با معنا، نیکو، دارای ترجیع و طرب‌آور انسان است. و در معنای طرب گفته شده: «هو الخفّه الّتی تعتری الإنسان فتکاد أن تذهب بالعقل وتفعل فعل المسکر لمتعارف الناس» گویا غنای طرب آور، سبب سلب بردباری، تنزّل ادراک و ربودن عنان از کف انسان می‌شود.اما فقیهان، برخی با جملاتی مثل: «ما هو محرّم فی نفسه… والغناء…»، معتقد به حرمت ذاتی غنا و برخی دیگر، حرمت غنا را نه ذاتی، بلکه ناشی از اجتماع با سایر محرّمات می‌دانند.

قرائت غنائی در نصوص و دیدگاه فقیهان

حجت الاسلام یوسفی مقدم با اشاره به برخی از روایات، بر حرمت قرائت غنائی گفت در احادیث آمده است «إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمُ اسْتِخْفَافاً بِالدِّینِ وَ بَیْعَ الْحُکْمِ وَ قَطِیعَهَ الرَّحِمِ وَ أَنْ تَتَّخِذُوا الْقُرْآنَ مَزَامِیرَ‏…» و برخی، آن را جایز دانسته‌اند؛ مانند: لیس منّا من لم یتغنّ بالقرآن. برخی از فقیهان نیز جواز تغنّی به قرآن را با صریح روایات، مخالف دانسته و منکر دلالت نصوص، بر جواز تغنّی به قرآن هستند.

وی ادامه داد: در نقطه مقابل، برخی با جواز غنا در قرائت و ضرورت صیانت از قداست قرآن از غنای لهوی و لحن‌های اهل فسق، تغنّی به قرآن را جائز دانسته و قرائت غنائی را چنین تعریف کرده‌اند: «هو قرائه القرآن بالالحان و الانغام مع تهذیب‌ها بما یتناسب قدسیه القرآن مع مراعاه التجوید و دون الاخلال بها». این تعریف با دیدگاه برخی دیگر از فقیهان سازگار است.

حجت الاسلام یوسفی مقدم با اشاره به نظر رهبر انقلاب گفت: رهبری می‌فرمایند: «آواز به نحو خاص که با زیر و بم، قاعده و قانون و اسلوب خاصّی خوانده می‌شود و معادل فارسی آن خوانندگی است» غنا را به دوقسم: «لهویِ مضلّ عن سبیل الله و حرام» و «لهوی غیرمضلّ و حلال» تقسیم می‌کنند.بنابراین تعریف، لهو غیر مضلّی که مصیبت زده و نگران را، با آواز یا با تماشای فیلمی، سرگرم و از ناراحتی غافل کند، حرام نیست.

وی ادامه داد: در نگاه ایشان لهوی مضلّ، منحصر به آهنگ یا مضمون کلام لهوی مضلّ نیست، بلکه شرایط، ملابسات و مقارنات، در صوت لهوی مضلّ و عدم آن، تأثیر می‌گذارد.پس اگر کسی در مجلسی دینی، غزلی از حافظ بخواند، لهوی مضلّ نیست و همین غزل را اگر در مجلس فسق و فجور بخواند، مصداق لهوی مضلّ است. معظّم له با تقسیم إضلال عن سبیل الله، به إضلال درعقیده (به معنای ایجاد تردید، شبهه و بی‌تفاوتی در معارف اصولی) و إضلال در فروع دین و ارتکاب محرّم و بی‌مبالاتی عملی، بر این باورند که سرگرمی به ملاهی مضلّ، به تدریج عقاید انسان را تغییر و او را در عمل نیز منحرف می‌کند.

این فعال قرآنی اظهار داشت: ایشان هم‌چنین، تشخیص مصداق غنای حرام را با عرف عام می‌دانند؛ هرچند گاهی تشخیص مکلّف نیز لازم است. به طور مثال اگرعرف، خوانندگی و نوازندگی در دستگاه موسیقی خاصی را لهوی مضلّ بداند و مکلّف مصداق آن را تشخیص دهد، آن غنا حرام و اگر در تطبیق، شک کرد، بنا بر حلّیت خواهد بود. ایشان با نظر به این که معیار در لهو مضلّ، شأنیت است نه فعلیت، حرمت تلاوت و استماع قرائت لهوی مضلّ را، به دلیل تحقیر و استخفاف به قرآن، مضاعف می‌دانند.

وی در پایان گفت: قاری باید از قرائتی که با حرمت قرآن منافات دارد، پرهیز کند؛ زیرا پیامبر اکرم (ص) حرمت قرآن را حرمت خدا و بی‌احترامی به آن را بی‌احترامی به خدا دانسته است: «الْقُرْآنُ أَفْضَلُ مِنْ کلِّ شَی‏ءٍ دُونَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَمَنْ وَقَّرَ الْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ یوَقِّرِ الْقُرْآنَ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَهِ اللَّهِ» قاری باید موانع درونی و ظاهری فهم قرآن را از خودش دور و موازین شرعی و نظر فقیهان را رعایت کند، تا با قرائت شایسته، بزرگداشت قرآن و تدبّر در آن را برای خود و مخاطب میسّر کند؛ زیرا: «‏أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَهٍ لَا تَدَبُّرَ فِیهَا» قاری باید تنها برای کسب رضای خدا و فهمیدن و فهماندن معارف قرآن قرائت کند. در این صورت ثوابی که به وی عطا می‌شود، برابر است با آن‌چه که به فرشتگان و پیامبران و رسولان اعطا می‌شود «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ تَفَقُّهاً فِی الدِّینِ کَانَ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ جَمِیعِ مَا یُعْطَی الْمَلَائِکَهَ وَ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْمُرْسَلِینَ‏».

آگهی
دکمه بازگشت به بالا