سیاسی

رضاخان به جای مقاومت فرارکرد/تسلیم ارتش پوشالی در برابر اشغالگران

رضایی در گفتگو با مهر:

یک کارشناس و پژوهشگر تاریخی گفت: رضاخان اصلاً به فکر کشور نبود بلکه به دنبال فرار از ایران بود، او به محض آنکه اطلاع پیدا کرد نیروهای روس از قزوین به‌ سمت تهران حرکت کردند به جنوب فرار کرد.

مسعود رضایی کارشناس و پژوهشگر تاریخی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص سوم شهریور و اشغال ایران توسط متفقین گفت: در سوم شهریور ۱۳۲۰ و در خلال جنگ دوم جهان در حالی که ایران اعلام بی‌طرفی کرده بود قوای بیگانه وارد کشورمان شدند.

وی افزود: ورود متفقین به خاک کشورمان تکرار اتفاقاتی بود که بیست و چند سال قبل در جنگ جهانی اول بدون اجازه کشورمان و با بهانه‌های واهی رخ داده بود و خسارات و خرابی‌ها و لطمات زیادی را به ملت و کشورمان وارد کردند.

رضایی در ادامه اظهار داشت: دلیل عمده ورود متفقین به خاک کشورمان ضعف حکومت و ضعف کلی حاکم بر کشور بود.

این کارشناس مسائل تاریخی با اشاره به ضعف‌های حکومت پهلوی تصریح کرد: برخلاف آن چهره ظاهری که رضا شاه از خود ترسیم کرده بود، نه خودش و نه نیروهای نظامی کشور نتوانسته بودند به قدرت لازم برای دفاع از کشور دست پیدا کنند و بیگانگان هم این وضعیت ایران را به خوبی می‌دانستند و ارزیابی کرده بودند.

وی افزود: بیگانگان می‌دانستند که ارتش رضا شاهی نه توان و نه روحیه جنگیدن را دارد و نه فرماندهی شجاع و غیرتمندی بر آنها وجود دارد.

رضا شاه دستور ترک مقاومت را داد و ارتشی‌ها فرار کردند

رضایی با اشاره به کتاب پاسخ به تاریخ محمدرضا پهلوی گفت: رضا شاه دستور ترک مقاومت را می‌دهد و اساس نیروهای ارتش ایران مقاومتی از خود نشان نمی‌دهند. به جز حرکت‌های کاملاً ابتکاری که در شمال و جنوب کشور به صورت محدود وکوتاه رخ می‌دهد هیچ مقاومتی صورت نمی‌گیرد. در واقع با دستور ترک مقاومت شاه، عمده نیروهای نظامی ما در حالت وحشت، ترس و فرار قرار می‌گیرند.

وی ادامه داد: خود رضا شاه به عنوان شخص اول کشور اولین چیزی که به ذهنش رسیده بود، آن بود که پا به فرار بگذارد.

مسعود رضایی با اشاره به نگارش خاطرات شخصیت‌های آن دوره تاکید کرد: در خاطرات «بزرگ علوی» نوشته شده است که زمانی که نیروهای خارجی از جمله روس‌ها از شمال کشور وارد می‌شوند. یکی از اقوام او به نام سرهنگ معینی از شمال غرب تا جنوب کشور فرار کرد و اصلاً روحیه برای مقاومت نداشتند.

وی با اشاره به هزینه‌هایی که برای ارتش رضا شاهی صورت گرفت بود، بیان داشت: علی رغم هزینه‌هایی که برای ارتش رضاشاهی شده بود این ارتش درون مایه واقعی را نداشت و پوشالی بود و نتوانست حداقل یک مقاومتی را انجام دهد. در نتیجه شاهد هیچ گونه رشادت و مقاومتی از طرف خود رضا شاه و ارتش او نبودیم لذا آن دوران روزهای بسیار تلخی برای کشور محسوب می‌شود.

رضایی با مقایسه ارتش رضاشاهی با نیروهای مسلح فعلی کشورمان تاکید کرد: اگر آن ارتش را با ارتش امروز مقایسه کنیم که تلاش زیادی برای تقویت آن صورت گرفته است، باید بگوییم آمادگی فعلی نیروهای مسلح ما به حدی است که آمریکا حتی جرأت نمی‌کند یک متر در زمین هوا و دریا وارد حریم و محدوده سرزمینی کشورمان شود.

این پژوهشگر و کارشناس تاریخی در خصوص برخی ادعاها مبنی بر اینکه رضا شاه برای حفظ کشور و عدم خرابی و عاقبت‌اندیشی حاضر به تسلیم شد، گفت: اینکه برخی‌ها می‌گویند چون زورمان به دشمن نمی‌رسد پس باید تسلیم شویم، این حرف غلطی است. این افراد که این موضوع را مطرح می‌کنند باید پاسخ دهند که چرا در حدود ۲۰ سال حاکمیت رضا شاه بر ایران آنقدر برای ارتش هزینه شد، پس از ابتدا دستمان را بالا می‌بردیم لذا ترک مقاومت کار بسیار احمقانه‌ای بود که در آن زمان صورت گرفت.

بیشترین خسارت را از حضور اشغالگران دیدیم

وی افزود: موضوع رضا شاه اصلاً این نبود که کشور حفظ شود؛ اتفاقاً پس از تسلیم شدن رضا شاه و ورود متفقین کشور ما یکی از آن کشورهایی بودیم که بیشترین آسیب را از حضور اشغالگران دید. به عنوان نمونه راه آهن سراسری که با پول ملت ساخته شده بود و کاملاً نو بود در طول مدت حضور متفقین بشدت مورد استفاده آنها قرار گرفت و فرسوده شد. منابع غذایی که برای کشور ما بسیار راهبردی بود به تاراج رفت و بسیاری از مردم از گرسنگی و بیماری و قحطی از بین رفتند. این در حالی بود که نیروهای متفقین هر کاری که می‌خواستند در داخل کشور انجام می‌دادند.

وی تاکید کرد: یک زمانی می‌شود که حاکمان کشور آن قدر قدرت دارند که بر اساس یک پیمانی و بر اساس اصول و قواعدی، امکاناتی را در اختیار کشوری قرار می‌دهند و آنها هم در چارچوبی وارد خاک کشور می‌شوند و قوانین ما را رعایت می‌کنند، اما نه اینکه به این شکل کشور به اشغال متفقین در بیاید و بدون هیچ‌گونه ضوابطی متجاوزانه وارد کشور شوند و آن صدمات بسیار سنگین را به ملت و مردم و کشور وارد کنند.

رضایی در ادامه اظهار داشت: رضاخان اصلاً به فکر کشور نبود بلکه به دنبال فرار از ایران بود. در خاطرات شریف امامی هست که رضاخان به محض آنکه اطلاع پیدا کرد، نیروهای روس به‌سمت تهران حرکت کردند، پا به فرار می‌گذارد و به جنوب می‌رود. در حالی که او باید در کشور می‌ماند مقاومت می‌کرد و با قدرت با نیروهای بیگانه مذاکره می‌کرد و آنها را مقید به رعایت چهارچوب‌ها و قوانین کشور می‌کرد اما او کدام یک از این‌ها را انجام داد؟

آگهی
دکمه بازگشت به بالا