سیاسی

رطب خورده منع رطب چون کند؟


عباس عبدی در یادداشتی با برچسب‌زنی‌های خود به دنبال تحلیل‌های ناروا از حوادث اخیر و مواضع نظام در مقابل آن است و در حقیقت او به مانند رطب خورده‌ای است که می‌خواهد منع رطب کند.

گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ علی شعبانی: روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم آقای عباس عبدی از چهره‌های اصلاح‌طلب (دوشنبه 23 آبان 1401) به نکوهش برچسب زنی به عنوان یکی از نظریه‌های جامعه‌شناسی در تحلیل رفتار مجرمانه پرداخته و نظام اسلامی را متهم به برچسب زنی به اغتشاشگران و به طور خاص قوم بلوچ می‌کند. با ادله روشن و واضحی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، معلوم می‌شود که آقای عبدی در این یادداشت نیز مانند بسیاری از نوشته‌های قبلی خود دچار همین عارضه‌ای شده که آن را نکوهش می‌کند و به شدت با برچسب‌زنی‌های خود به دنبال تحلیل‌های ناروا از حوادث اخیر و مواضع نظام در مقابل آن است و در حقیقت او به مانند رطب خورده‌ای است که می‌خواهد منع رطب کند.

آقای عبدی در این یادداشت به برچسب‌زنی از سوی برخی‌ها به قوم بلوچ اشاره می‌کند و سه مصداق (وهابیت – تجزیه‌طلبی و قاچاق کالا) را برای آن ذکر می‌کند، اما چند نکته قابل توجه در مورد یادداشت ایشان وجود دارد:

1- به نظر می‌رسد همزمانی این یادداشت با اعزام هیئتی به نمایندگی از سوی رهبر معظم انقلاب به سیستان و بلوچستان برای بررسی و حل و فصل موضوعاتی که منجر به حوادث اخیر در این استان شد، اقدامی شیطنت‌آمیز و یا جاهلانه است که خواسته یا ناخواسته به دنبال تداوم تفرقه و ناامنی در این استان است. آن‌ها که مدام در شیپور گفتگو می‌دمند چرا تحمل حل و فصل مسائل از سوی نمایندگان رهبری در گفتگو با بزرگان و ریش‌سفیدان منطقه را ندارند و درست بلافاصله بعد از اعزام هیئت اعزامی از سوی رهبر معظم انقلاب یادداشتی تحریک‌آمیز می‌نویسند؟ شاید نان برخی‌ها در تداوم ناامنی ‌ها در آن استان و سایر نقاط کشور است.

2- دومین نکته حائز اهمیت در این یادداشت این است که آقای عبدی می‌نویسد که برچسب ارتباط بلوچ‌ها با وهابیت و سعودی‌ها از سوی برخی تندروهاست، که اگر چنین است چرا به حرف تندروها دامن می‌زنید و چرا ادعای یک تندرو را ملاک تحلیل خود در مورد ناآرامی‌های اخیر در آن استان قرار می‌دهید؟ اما اگر منکر هزینه‌های گزاف وهابیت و سعودی‌ها و شبکه رسانه‌ای آن‌ها و به خصوص اینترنشنال در صحنه‌گردانی وقایع اخیر هستید، باید در تحلیل‌هایتان تجدیدنظر کنید و مستندات به دست آمده و منتشر شده در مصاحبه اخیر وزیر اطلاعات و بیانیه‌های وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و همچنین به ترکیب عوامل حادثه تروریستی شیراز توجه خاصی داشته باشید.

3- موضوع مهم دیگر این است که اساسا هیچکدام از مسئولین نظام در مورد قوم بلوچ و حتی در مورد قاطبه کسانی که در اغتشاشات حضور داشتند، آن‌ها را وابسته به بیگانه و یا وهابیت و یا قاچاقچی و … خطاب نکردند و بلکه فرمانده نیروی انتظامی، فرمانده کل سپاه و رئیس‌جمهور و سایر مسئولین دولتی و متولیان  امنیت کشور و خاصه رهبر معظم انقلاب بارها در این دو ماه گذشته تأکید داشتند که تعداد زیادی از افراد حاضر در صحنه اغتشاشات یا بر اثر هیجانات و یا فریب خوردن از دروغ‌های رسانه‌های بیگانه و معاندین به این ماجرا وارد شدند و تنها عده‌ای هدایتگر و صحنه‌گردان بودند که با شبکه‌های جاسوسی و معاندین و وهابیت مرتبط بودند و و براساس اظهارات وزیر اطلاعات در همین اغتشاشات، طبق آخرین آمار، قریب به ۱۰۰ تن از عناصر وابسته به منافقین، بیش از ۱۵۰ نفر از عناصر وابسته به گروه‌های تروریستی دستگیر شده‌اند.

در زاهدان نیز ماجرا به همین منوال بوده است و در صحنه نا آرامی‌ها از عوامل وابسته به بیگانه تا فریب‌خوردگان و افراد عادی که با اظهارات برخی‌ها تحریک شدند، حضور داشتند. البته بدیهی است که قتل و غارت و تخریب اموال عمومی و خصوصی و کشتن مأموران امنیت و … چه با بیگانه مرتبط باشد یا نباشد، جرم است و باید به آن رسیدگی شود

4- اما جایگاه و منزلت قوم بلوچ در نظام اسلامی و در فرمایشات رهبر معظم انقلاب برخلاف آن چیزی است که در یادداشت آقای عبدی آمده است. در اینجا به مناسبت سفر هیئت اعزامی از سوی ایشان به زاهدان به برخی موارد اشاره می‌شود:

*من در میان قوم بلوچ زندگی کرده‌ام و آن‌ها عمیقاً به جمهوری اسلامی وفادار هستند.(دوشنبه 25 مهر دانگاه افسری امام حسن علیه‌السلام)

*ایرانشهر به‌ قدری برای من در آن دوره جالب بود که همان وقت وصیّت کردم و گفتم اگر من در این سفر، در این مدّت، از دنیا رفتم، من را حتماً در خود ایرانشهر دفن کنید، از ایرانشهر خارج نکنید. رفتم قبرستان آنجا را هم دیدم -قبرستان ایرانشهر را- [لکن] قسمت نبود. مردم بلوچ مردمی هستند که محبّت‌شان زیاد است؛ مردم گرم، صمیمی، با صفا و البتّه با استعداد؛ استعداد هم در آن استان خیلی زیاد است. ( در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای استان سیستان و‌ بلوچستان)

*خود من به آن استان و مردم آن استان علاقه دارم؛ علاقه‌ بی‌منطق هم نیست، علاقه‌ای است از روی منطق، از روی استدلال؛ نه اینکه فقط حالا یک اُنس مختصری با مردم داشته‌ایم؛ نه، واقعاً جای این دارد که انسان علاقه‌مند باشد. ( در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای استان سیستان و‌ بلوچستان)

*این استان مظهرِ شعارِ وحدتِ اسلامیِ ما است.

*سیستانی‌ها، بلوچ‌ها و تمام‌ اقوام‌ و طوائف‌ منطقه سیستان و بلوچستان‌ همچون‌ دیگر اقوام‌ ایرانی‌ در سخت‌ترین‌ میدان‌های‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌، امتحان‌ خوبی‌ پس‌ داده‌اند.  (6/۱۲/1381 دیدار معتمدان و رؤسای‌ قبائل‌ و طوائف‌ مختلف‌ سیستان‌ و بلوچستان )

5- آقای عبدی در پایان یادداشت خود توصیه می‌کند که: «به جای اینکه دنبال منتقد و معترض باشید تا به حساب آنان برسید، بهتر است نیروهای خود را جمع‌ و‌ جور کنید که با برچسب زدن بحران‌آفرینی نکنند.»

در پایان باید هشدار داد که دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی آتشی شعله‌ور می‌کند که دامن همه از جمله شما را هم خواهد گرفت. همانگونه که رهبر انقلاب بارها فرموده‌اند: «برجسته کردن خصوصیات قومی و دمیدن در آتش قوم‌گرایی، کارهای خطرناکی است، بازی با آتش است.» ( بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری اول اسفند 1392)

پایان پیام/


منبع خبرگزاری فارس

آگهی
دکمه بازگشت به بالا