جامعه

فلسفه تفاوت‌های حقوقی در اسلام

طی یادداشتی مطرح شد؛

پژوهشگر حوزه فقه و حقوق طی یادداشتی به موضوع فلسفه تفاوت‌های حقوقی در اسلام پرداخت.

به گزارش خبرگزاری مهر، مونا سادات احمدی پژوهشگر حوزه فقه و حقوق طی یادداشتی به موضوع فلسفه تفاوت‌های حقوقی در اسلام پرداخت و گفت: برای شناخت فلسفه تفاوت حقوقی بین زن و مرد در اسلام، ذکر مقدمه‌های زیر لازم است:

الف) در دین مقدس اسلام، واضع احکام، خداوند متعال است. بالاترین کسی که به ساختار و وضعیت و مقتضیات تکتک موجودهای آگاهی دارد، کسی جز خالق آن‌ها نیست؛ بنابراین تنها اوست که صلاحیت دارد، بنا بر نحوه وجودی انسان و بر طبق انواع روابط پیچیده بین افعال او و نیل به سعادت اخروی، احکام را وضع و سپس ابلاغ کند. از این رو، تنها راه دستیابی به سعادت حقیقی، دستاویزی به شرع مقدس است که سعادت بشری را در قالب عقاید، اخلاق، احکام و… ابلاغ کرده است. بنابراین ورای وجود انسان، واقعیت مطلقی وجود دارد که این واقعیت مطلق تنها راه رسیدن به سعادت و حقیقت مطلق است.

ب) برطبق نظر اکثر متفکران اسلامی، دستیابی به واقعیت مذکور امری ممکن و دستیافتنی است. کسی که از تمام امکانات و لوازم لازم برای درک متون وحیانی برخوردار باشد، می‌تواند به شناخت معتبری دست پیدا نماید. این شناخت معتبر بر جهانبینی مردانه یا زنانه و این عصر یا آن عصر وابسته نیست.

با توجه به مقدمات فوق می‌توان نتیجه گرفت:

اولاً؛ تمامی موجودها و از جمله انسان، در وجودشان به سوی هدفی که برای آن آفریده شده‌اند، هدایت شده و در خلقتشان به هر جهاز و ابزاری که در رسیدن به آن هدف نیازمندند، مجهز هستند. از این رو در انسان بر حسب مقتضیات طبیعی دو جنس مخالف، به ضرورت، تفاوت‌های حقوقی بنا گشته است؛ لذا این تفاوت‌ها ریشه در واقعیت نفس الامری دارد، نه در امور اعتباری و قراردادی. به عبارت دیگر، قواعد حقوقی شرعی بر اساس هماهنگی و همسویی با مصالح و مفاسد واقعی بنا شده‌اند، نه بر اساس سلیقه‌های افراد یا گروه‌ها.

ثانیاً؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی با مرد شریک است و مانند مردان می‌تواند مستقل باشد و در زمینه‌های مختلف مثل تعلیم و تربیت، کسب و انجام معاملات و … هیچ فرقی با مردان ندارد، مگر تنها در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا می‌کند با مرد فرق داشته باشد.

ثالثاً؛ بر طبق آیه کریمة «یا ایها الناس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوج‌ها و بثّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً»، استنباط می‌شود که زن و مرد از حیث شئون انسانی واحد هستند و هیچ کدام به صرف مرد یا زن بودن رجحانی بر دیگری ندارند، در این صورت این تفاوت حقوقی یک تفاوت ارزشی نیست.

رابعاً؛ تفاوتی که در احکام الهی برحسب جنسیت دیده می‌شود، این تفاوت صرفاً در سیر و روش است، اما در غایت این تفاوت که همان رسیدن به کمال والای انسانی است، وحدت دارند، به عبارت دیگر انسان‌ها چه زن و چه مرد، مبدأ فاعلی و مبدأ نهایی‌شان یکی است و دینی هم که برای تربیت آن‌ها آمده، نسبت به هر دو صنف واحد است و جزا نیز که نتیجه عمل است، اصلی مساوی برای هر دو است.

آگهی
دکمه بازگشت به بالا