عمامه و عبای امام در سیل جمعیت رفته بود. هر آن فشار جمعیت زیادتر میشد. دریک آن امام را مثل کودکی در آغوش گرفتم و به سمت مسجد امام حسن عسگریِ دویدم. وقتی ایشان را در حیاط مسجد بر زمین گذاشتم چندثانیهای امام ایستاد و به من نگاه کرد. خودم هم متعجب مانده بودم که […]