فرهنگ

فلسفه علم محدودیت‌های علم را نشان می‌دهد

منجمی گفت: فلسفه علم محدودیت‌های علم را نشان می‌دهد که این از یک‌سو، سبب تواضع معرفتی دانشمندان می‌شود و از سوی دیگر باب پژوهش‌های میان‌رشته‌ای و گفتگوی علم و جامعه را می‌گشاید.

به گزارش خبرنگار مهر، در چهارمین کنگره بین‌المللی و بیست و پنجمین کنگره فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران پنل «علوم زیست‌پزشکی از منظر فلسفۀ علم» با همکاری پژوهشکده مطالعات فلسفی و تاریخی علم پژوهشگاه علوم انسانی و موزۀ ملی تاریخ علوم پزشکی کشور برگزار شد.

در ابتدای این برنامه، مدیر علمی پنل، علیرضا منجمی، عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه علم و فناوری پژوهشگاه علوم انسانی ضمن تشکر از دعوت دست‌اندرکاران کنگره و استقبال فیلسوفان علم به گفتگو و تعامل با دانشمندان، به این پرسش مهم پرداخت که چرا دانشمندان باید فلسفۀ علم بدانند.

وی گفت: فلسفه علم سبب می‌شود تفکر و روش علمی منقح شود و این کاری است که از خود علم برنمی‌آید. فلسفه علم محدودیت‌های علم را نشان می‌دهد که این از یک‌سو، سبب تواضع معرفتی دانشمندان می‌شود و از سوی دیگر باب پژوهش‌های میان‌رشته‌ای و گفتگوی علم و جامعه را می‌گشاید. فلسفه علم در حوزۀ علوم زیست‌پزشکی شکافی که با عنوان «آزمایشگاه تا بالین (Bench to bedside gap)» وجود دارد را پر خواهد کرد و این به ارتقا مراقبت بیماران منجر خواهد شد. افزون بر این، با باروری خلاقیت دانشمندان، سبب حرکت از علم نرمال به مرزهای دانش می‌شود.

منجمی سپس به معرفی چهار سخنران این نشست پرداخت و عنوان کرد: همگی سخنرانان، عضو فرهنگستان علوم پزشکی کشور و صاحب‌نظر در فلسفه علم و فلسفه پزشکی هستند. دو سخنرانی اول به محدودیت‌های علم می‌پردازد، سخنرانی سوم به ارتباط نهاد علم و جامعه و سخنرانی آخر، به تعابیر مختلف از پزشکی علمی و ارتباط علوم زیست‌پزشکی و پزشکی بالینی اشاره دارد.

هادی صمدی عضو هیئت‌علمی واحد علوم تحقیقات اولین سخنران این پنل بود که درباره موضوع « پزشکی مبتنی بر شواهد و بحران تکرارپذیری (replication crisis)» سخنرانی کرد. وی گفت: در اولین تعریف پزشکی مبتنی «رویکردی نظام‌مند به تحلیل پژوهش‌های چاپ‌شده به‌عنوان مبنایی برای تصمیم‌گیری بالینی» معرفی می‌شود: اینکه اگر برای تجویز دارویی خاص، برای بیماری خاص، مردد هستیم باید به نشریات معتبر پزشکی مراجعه کنیم و دریابیم که آیا پژوهش‌های منتشرشده تجویز آن دارو در چنین مواردی را تأیید می‌کنند یا نه. از سوی دیگر، در سالهای اخیر مشخص شده است که نتایج بسیاری از مقالات منتشر شده در تکرار پژوهش‌ها تکرار نمی‌شوند. چه باید کرد؟ آیا پزشکی مبتنی بر شواهد به بن‌بست رسیده است؟ آیا می‌توان صدور مجوز اضطراری واکسن‌های علیه کووید ۱۹را، قبل از آنکه شواهد کافی برای بی‌خطر بودن آن وجود داشته باشد، نشانه‌ی دیگری از تخطی از پزشکی مبتنی بر شواهد در نظر گرفت؟

سپس احمدرضا همتی مقدم، به‌عنوان دومین سخنران به « نقد و تحلیل روش‌های آماری در پژوهش‌های پزشکی» پرداخت. وی گفت: به نظر می‌رسد پزشکی، سه ویژگی اصلی دارد: درمان، ارتقای سلامت و پیشگیری. برای تحقق این ویژگی‌ها دو شاخه از پزشکی باید با هم تعامل مستقیم داشته باشند: عمل پزشکی و تحقیقات پزشکی. این عضو هیئت‌علمی واحد علوم و تحقیقات، مهم‌ترین روش تحقیقی در پزشکی بالینی روش آزمون فرضیه دانست و این در واقع تنها روش آماری است که در تحقیقات پزشکی بالینی از آن استفاده می‌شود. تصور بر این است که این روش پزشکی را به سمت دانشی علمی هدایت می‌کند. او در سخنرانی خود به نقد این روش و موانع آن در حرکت پزشکی بالینی به سمت علمی شدن پرداخت.

سخنران سوم حمیدرضا نمازی رئیس موزۀ ملی تاریخ علوم پزشکی بود که درباره موضوع « عمومی‌سازی(popularization) علم و نظریه‌های آن» سخنرانی کرد.

وی گفت: انتقال علم از ساحت تخصصی به سپهر عمومی، بیش از آنکه صرفاً به کار ارتقای سواد مردمان بیاید ، به کار رونق و رشد علم می‌آید. پژوهش‌ها و تأملات بسیاری در نظریه علم به مفهوم عمومی‌سازی آن می‌پردازد.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: اینکه الگوی انتشاری علم را برای عمومی‌سازی برگزینیم یا الگوی مشارکتی علم را ترجیح دهیم ازجمله این تأملات است. هم‌چنین نظر به این‌که چه کسی و با چه جایگاهی ، کدام بخش از عمومی‌سازی را بر عهده گیرد نکته‌ای درخور توجه است. از آن‌سو نقش باورها و انگاره‌های عمومی در ساخت علم نیز اهمیتی فراوان دارد. این‌همه، دلایلی است که تأمل در عمومی‌سازی علم را در نظریه علم، ضروری می‌نماید.

در پایان این نشست هم علیرضا منجمی، رئیس پژوهشکده مطالعات فلسفی و تاریخ علم به «تحلیل رابطۀ علوم زیست‌پزشکی و پزشکی بالینی» پرداخت و گفت: یکی از حیطه‌های بسیار مهم در تأملات علم‌شناختی در حوزۀ پزشکی، رابطۀ میان علوم زیست‌پزشکی (biomedical sciences) و پزشکی بالینی است. اینکه این رابطه را چگونه تعبیر می‌کنیم به این موضوع ارتباط دارد که علم پزشکی را چگونه فهم می‌کنیم.

این عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه علم و فناوری پژوهشگاه علوم انسانی به چهار تعبیر (conception) مهم پزشکی علمی اشاره کرد و نشان داد در هرکدام چه ربط و نسبتی میان علوم زیست‌پزشکی و پزشکی بالینی برقرار است. این چهار تعبیر عبارتند از ۱- تبیین علمی مکانیسم بیماریها، ۲- طراحی و تولید مداخلات تشخیصی-درمانی، ۳- اثبات اثربخشی مداخلات پزشکی به روش علمی، ۴- الگو گرفتن از تفکر علمی.

وی در پایان اشاره کرد: منحصر کردن تعریف علم به یکی از تعابیر فوق یا خلط کردن تعابیر مختلف یکی از موانع ارتباط مناسب علوم زیست‌پزشکی و پزشکی بالینی است.

خبرگزاری مهر

آگهی

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا