حکایت آخرین دیدار از نگاه برادر شهید سلیمانی

به گزارش خبرنگار مهر، حسین سلیمانی عصر شنبه در جمع زائران گلزار شهدای کرمان در زمینه خصوصیات برادرش شهید سلیمانی اظهارداشت: خانواده ما شامل دو خواهر و سه برادر بود که بنده دو سال از حاج قاسم بزرگ‌تر هستم، همچنین حاجی دو پسر و سه دختر دارد که در تربیت همه آنها نهایت سعی و تلاش خود را انجام داد.

وی در مورد خصوصیات حاج قاسم نیز افزود: دوران ابتدایی بودیم با یکدیگر به مدرسه می‌رفتیم در آن دوران وضعیت معیشت مردم مناسب نبود و اغلب دانش آموزانی که از روستاهای اطراف به مدرسه روستای ما می‌آمدند چیزی برای خوردن نداشتند اما هر زمان حاجی را می‌دیدم در حال تقسیم کردن غذا و وسایل خود با دیگران بود به طوری که دفترچه درسش همیشه کوچک‌تر از حد معمول بود و حتی مدادش را از وسط نصف می‌کرد و به بقیه دانش آموزان می‌داد.

وی در خصوص آخرین دیدار حاج قاسم با مادرش گفت: حال مادر خوب نبود و ارتباط عجیب عاطفی نیز بین حاجی و مادر وجود داشت سه بار حاجی خدا حافظی کرد اما باز گشت و در آخرین مرتبه کف پای مادر را بوسید و در حالی که گریه می‌کرد به سوریه رفت. این دیدار به شدت عاطفی و طولانی بود. همیشه دو زانو مقابل پدر و مادر می‌نشست و بسیار آنها را تکریم می‌کرد.

وی گفت: آخرین باری که حاجی را دیدم تهران بودم بعد از نماز صبح نشست کنارم و مدتی با یکدیگر صحبت می‌کردیم و درنهایت انگشتری را که داشت به من داد و سفارش کرد که به خوبی از آن نگهداری می‌کنم و رفت. بعد از چند روز که به شهر رابر برگشتم یک روز صبح یکی از برادران سپاه با من تماس گرفت و گفت حاجی زخمی شده است. وقتی با منزل برادر تماس گرفت صدای گریه فرزندانش را شنیدیم و متوجه شهادتش شدم.

برادر حاج قاسم سلیمانی در مورد شهید پور جعفری نیز گفت: ندیدم کسی این قدر فداکار و وفادار باشد وقتی از شهید پور جعفری خواستیم که مراقب حاجی در عراق و سوریه باشد گفت که حاجی آب و یا غذایی نمی‌خورد مگر اینکه من قبل از آن آب را نوشیده باشم.

وی تا آخرین لحظه با حاج قاسم بود و درنهایت با یکدیگر شهید شدند و همیشه قدردان برادری‌های شهید پور جعفری هستیم.