فرهنگ

دغدغه واقعی مردم کجا؟ دو قطبی‌های کاذب کجا؟


در طول تاریخ زندگی انسان، توزیع و تصاحب «فرصت‌ها»، «منابع» و سایر مواهب خدادادی همواره سر از روحیه فرعونی و تکاثر قارونی در آورده و شکل‌گیری رسوم طبقاتی باعث له شدن اکثریت جوامع شده است. به همین علت خداوند فلسفه ارسال رسل را برای تحقق عدالت اجتماعی معرفی کرده و در تبیین فلسفه انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) فرمود: انقلاب کرده‌ایم تا اسلام زنده شود.

به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس در طول تاریخ زندگی انسان، توزیع و تصاحب «فرصت‌ها»، «منابع» و سایر مواهب خدادادی با غلبه «ملاء» و «مترفین» همواره سر از روحیه علو فرعونی و تکاثر قارونی در آورده است و در سایه شکل‌گیری رسوم طبقاتی باعث له شدن اکثریت جوامع گردیده است و به همین علت ذات اقدس الهی در قرآن کریم فلسفه ارسال رسل را «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» برای تحقق عدالت اجتماعی در زندگی دنیوی معرفی کرده است و در تبیین فلسفه وجودی و ماهیت انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) فرموده‌اند انقلاب کرده‌ایم اسلام زنده شود.

زنده شدن اسلام در برقراری همین عدالت موعود و جلوگیری از طبقاتی شدن جامعه در سایه حضور مستمر و بدون غفلت در «میدان مقاومت» برای «جهاد اصغر» در تقابل دشمنان بیرونی و مهم‌تر از آن به فرمایش پیامبر اکرم (ص) «جهاد اکبر» است برای نجات از تسویلات نفس طماع خود در لغزشگاه تکاثر دنیوی، و لذا این انحراف از اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی مردمی است که با نثار خون و ایثار جان و مال و سلامتی پس از چهل سال، از «رسم برادری»، «ایثار و شهادت»، «جهاد سازندگی»، «روحیه بسیجی»، «دغدغه مردم»، «جامعه علوی»، «اسلام ناب محمدی» و «مکتب قرآنی» برسیم به انحرافاتی از قبیل «اشرافی‌گری سیاه»، «حقوق‌های نجومی»، «ویژه خواری»، «جامعه مدنی»، «اسلام ایرانی»، «مکتب ایرانی»، «اسلام رحمانی»، «سلبریتی‌ها»، «باستی هیلز»، و هکذا به بهانه «صرفه و صلاح و منافع حاکمیت» در «تصمیم‌سازی»، «تصمیم‌گیری»، «نظارت» و «قضاوت» گسترش سیطره و سلطه بر «حقوق شهروندی» به امری عادی تبدیل شود.

پس از تجربه یک دوره فترت و انحراف، از دلبستگی به شعارهای گروه‌ها و جناح‌های خو گرفته به قدرت، ثروت و انحصار طلبی طبقاتی، بیائیم از خواب غفلت بیدار شویم و برگردیم به رسم برادری و احیای ارزش‌های فراموش شده حیات بخش اسلام و انقلابی که برای آن هزینه‌های سنگین و غیر قابل جبران داده‌ایم. بیائیم برگردیم از فترت و انحراف تحمیلی خواص بی‌بصریت به فطرت ناب اسلام و انقلاب امام و بیائیم با رای به تغییر و با طرحی نو نسل جدید انقلاب را جایگزین آزموده‌های مردود در ادعای خدمت صادقانه و بدون طمع به امانت مردم بنمائیم، بیائیم با دست رد به سینه اهل گفتمان تفرعن و تکاثر (منافع و مطامع شخصی) و ثروت‌اندوزی خواص و کاهنان معبد عامون برگردیم به گفتمان اصیل انبیاء الهی بعنوان اصلاح طلبان حقیقی اسلام و انقلاب اسلامی یعنی کوثر(منافع، مصالح و سعادت  همه مردم).

این سرزمین با قدمت و سابقه سراسر افتخار اقوام و مردان تاریخ سازش سرشار از فرصت‌ها و منابع خدادادی بوده است و تقی‌زاده‌های لیبرال غرب پرست حساب شده آن را به وضع کنونی دچار نموده‌اند و هر چه این ملت ضربه خورده از دامن زدن به قطب بند‌های دشمن ساخته و کاذب برای هدر دادن فرصت‌ها و تحمیل عقب ماندگی به مردم بوده است. قطب‌بندی‌های سنتی دینی، مذهبی، ملیت‌گرایی، قومی و فرقه‌ای و همچنین قطب‌بندی‌های مدرن امروزی همواره ابزار اعمال سلطه و نفوذ و انحراف بدست فریب خوردگان و خناسان بوده است و خواهد بود و نمونه‌های مبتلا به مدرن آن القاء دوقطبی‌های از قبیل «واقع گرا، آرمانگرا»، «جناح چپ، جناح راست»، «اصلاح طلب، اصولگرا»، «اصلاحات سیاسی، اصلاحات اقتصادی»، «سیاست داخلی، سیاست خارجی»، «مردم، حاکمیت»، «دولت با تفنگ، دولت بی تفنگ»، «جنگ، صلح»، «میزمذاکره، میدان مقاومت» و «کلید، چکش» است.

طراحان تئوری تفرقه بینداز و حکومت کن، آنها را برای انشقاق در وحدت کلمه و هدردادن فرصت‌ها و منابع کشور به دست خودمان هدف‌گذاری نموده‌اند. مگر خدای متعال نفرمود «وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم» و لذا باید هوشیار باشیم که دعوای «کلید، چکش» امروز تکرار همان آواز گوساله سامری خناسان برای فریبی جدید است. همچنان که شاهد هستیم رقص«کلید» کاهش رنج، سر از افزایش گنج درآورده است. خدای متعال در قرآن به ما یاد داده است باطل السحر آواز گوساله سامری،کلید قارون و وثن و صنم نمرود و انحصار و تحریم جالوت،  قهر، غضب و غیرت موسی و چکش ابراهیم و حشمت سلیمان است و خلاصه همه دو قطبی حقیقی و اصیل برگرفته از بصیرت دینی در مکتب قرآن همواره دو قطب‌های «کوثری، تکاثری» از قبیل «سحر فرعون، عصا موسی»، «آوازگوساله سامری، حرق و نسف موسی»، «کلید قارون، خسف موسی» و «وثن و صنم نمرود، چکش ابراهیم» بوده است.

راه نجات و سعادت ملت بزرگ ایران هجرت از شعارهای انحرافی و انشقاقی و بازگشت به میثاق وحدت بخش «انقلاب اسلامی» و «جمهوری اسلامی» با شعار ورود و خروج صادقانه به عرصه خدمت است. دو قطبی شفاف بخش درد امروز جامعه، دو قطبی و «تولید، قاچاق» است. دو قطبی اولویت دار فردای ایران دو قطبی «دولت با برنامه، دولت بی برنامه» است. دوقطبی امروز نجبگان و حاکمان «مسئولیت پذیری، فرافکنی» و «خدمت، خیانت» است. صیانت از امانت رأی مردم نه تنها در شمارش بلکه در رصد عملکرد منتخب همواره ضرورری است، بیائیم با نگاهی به فرجام مدعیانی که باید الان پاسخگوی خیانت به اعتماد مردم باشند به آینده ایران بیندیشیم.

با استعانت از خدای متعال همه با هم با لبیک به فرمان الهی بگویم «رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا»، و یک صدا بگوئیم که راه صلاح و سداد مملکت اسلامی همان راهی است که امام (ره) فرمود و برای اینکه فردای قیامت حجتی برما نباشد که به وصیت امام خود عمل نکرده‌ایم و نگران افتادن انقلاب به دست نااهلان نبوده‌ایم، با تأسی از مولی امیرالمؤمنین مطالبه‌گری فردی را فدای مصلحت و حفظ وحدت جامعه اسلامی و نیروهای انقلاب نمائیم و صراط مستقیم معمار انقلاب وخلف صالحش را سرلوحه عزم خود قراردهیم. وضع موجود نتیجه پشت کردن به فرمایش قرآن در نهی از رکون قلبی به دشمنان دین می‌باشد. بیائیم به خاطر دستمالی قیصریه را آتش نزنیم و یا برای اثبات خود با بی‌اخلاقی تمام، جای شهید و جلاد را عوض نکنیم و محکمات، حرمت‌ها و نوامیس انقلاب اسلامی را قربانی تیزی کلام خود ننمائیم. خاصه اینکه عزت، امنیت و اعتبار خود را مدیون همین ارزش‌ها هستیم.

انتخاب رئیس جمهور برای تغییر رنگ، دین، مکتب و قبله  جامعه نیست، بلکه برای اداره امور اجرایی کشور در چار چوب قانون اساسی منبعث از مکتب ناب علوی یعنی ولایت فقیه و بیزاری از «کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ» است،  براساس اخلاق قرآنی اعتقاد براین است کسی که در جایگاه رئیس جمهوری قرار می‌گیرد و طبق فرمایش رهبری معظم بیش از ۹۹ درصد منابع و ابزار اعمال حاکمیت را بدست می‌گیرد، صحبتش باید «قَولًا سَدیدًا»، «قَوْلًا مَعْرُوفًا» و «قَوْلًا کَرِیماً» باشد نه ادبیات «الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ» که دل مردم را خالی نماید و غافل از «فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ» باشد. باید حواسمان باشد که مناظره بازی روی سن برای بر باد دادن سرمایه‌های جامعه (مالی، روحی، انسانی و اجتماعی) نیست، بلکه مسابقه اخلاق و ادب در خلال نمایش اثبات ظرفیت، مسئولیت‌پذیری، تحمل چالش و ابهام است، البته نقد عملکرد مدعیان و تبیین توانمندی‌هایشان ضرورتی منطقی است.

باوجود این همه نیروی تازه نفس و با انگیزه و دلباخته خدمت بدون چشمداشت به دشمن، تغییر افراد لازمه تحول است. ولی متأسفانه حتی با شعارهای جوان‌گرایی طی سال‌های گذشته با جلب رأی و احساسات جوانان با انگیزه این مرز و بوم بطور غالب شاهد چسبندگی قدرت و چرخش مدیریت در حلقه افراد و افکار تکراری چشم به دست دشمنان و بزک شده با ارزش‌های انقلاب بوده‌ایم. بنابراین الان برای ایجاد تحول مردم گرا چاره و انتخابی جز دگرگونی و تحول مدیریتی نیست و از دل همین گردش نحبگانی زمینه ظهور و بروز «رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ» امثال سلیمانی‌ها فرآهم شد و شاهد رویش بخش مهمی از سرمایه انسانی ارزشمند این سرزمین بوده‌ایم، نه در سایه راه انداختن «اسب تروا»، علم کردن «آواز گوساله سامری» و رقص «کلید قارونی» و استخدام «سحره فرعونی» و طفره رفتن از پذیرش مسئولیت و تبعاتش.

بیائیم عبرت بگیریم از عاقبت کار خواص و اسپانسرهای مسئله‌دار آنها و با سلاخی انصاف، ضربات «چکش» ابراهیم بت شکن را در مصاف با نمرودیان بی رمقم نکنیم ، بلکه برای گذار جامعه از طوفان خیانت مدعیان بی محتوا، نوح وار به کشتی نجات «فَاَنْجَیناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ» بیندیشیم و برای رشد و تعالی صنعت، اشتغال و تحقق «اقتصاد مقاومتی» داوود گونه به «أَلَنّا لَهُ الْحَدِیدَ» دل ببندیم و شفابخش بودن نسخه‌ها و برنامه‌ها در نظر بگیریم.

به دست من و توست نیک اختری
اگر بد نکاریم نیک اختریم

اگر به تحقق عدالت اجتماعی می‌اندیشیم باید با درس گرفتن از «کلید» بدلی موجود، گول زنجیر «اسب تروا» موعود را نخوریم، و موسی‌وار گوساله سامری را به آتش انداخته و داوود گونه حدید قابلیت‌های خود را به «فرصت» برای «مقاوم سازی اقتصاد» ایران تبدیل نمائیم. عدالت یعنی دانه خرمایی را دهان به دهان چرخاندن، تا ذائقه همه شیرین گردد، نه «حقوق‌های نجومی» تصویب کردن و طبقه‌سازی و طبقاتی عمل کردن با رأی مردم. وظیفه حاکمان تأمین مصالح و منافع مشروع عموم است، نه مطامع گروه‌ها، پدرسالارها، مترفین و مرفهین بی‌درد و رفاه طلب، منتخب مردم باید پاسخگوی عموم مردم باشد، نه زیادخواهی جناح ها و ویژه‌خوارها.

امیرالمومنین (ع) می‌فرماید: فساد توده مردم، ناشی از فساد خواصّ است. پس اگر خواص ستمگر باشند و در احکام و فرامین خود، ستم و بی عدالتی روا دارند، دیگر به وسیله چه کسی دادِ ستمدیده از ستمگر گرفته شود. لذا شرط نور بخشیدن به دیگران، درخشش خواص است. بنابراین مدعی جلب رای و اعتماد مردم باید حل مشکلات معیشت عموم مردم را دنبال نماید، نه برای تکاثر شخصی و جناحی مردم را دنبال خود بکشد. و نیازی هم به جارو جنجال برای قهرمان سازی، سلبریتی‌سازی و سلبریتی‌بازی نیست. سبلریتی آن کشاورز، کارگر، راننده، صنعت گر، پرستار، پلیس، معلم، متخصص و هنرمند متعهد و…  است که شب و روز عمر وسلامتی خود را مسئولانه و مشفقانه دور از چشم من و تو در خدمت پیشرفت در تولید دانش، اقتدار تولید، رفاه و آسایش و سلامت جامعه خود می‌نمایند و خاری در چشم بدخواهان این مرز و بوم هستند و خدمت صادقانه آنها مولفه استراتژیک در جهت تأمین امنیت و تولید قدرت ملی می‌باشد.

در جنگ اقتصادی که ناشی از عملکرد برخی مدعیان است، «مرد میدان» می‌خواهد نه سوار، حشمت سلیمان، چکش ابراهیم و حدید داوود باید نه سفسطه فیلسوف مابانه. کلید، قلم، چکش و شیپور همه با هم، هم افزایی کردند و الان نمادهای فساد و ناکارآمدی با چهره بزک شده جنگ احزاب راه انداختند و به صحنه آمدند و سودای بازی دیگری با معیشت مردم از طریق بدلی جدید را دارند. رفراندم حذف یارانه با نه بلند مردم مواجه شد، رفراندام ناکام بعدی چیست که همچنان دنبال هستند؟ حذف سهام عدالت؟ حذف «چکش عدالت داوودی» یا «حشمت میدان سلیمانی»؟ آیا گریه برای پاسخگوئی کافیست؟! در دادگاه الهی چطور باید جوابگو باشیم؟ دولت تداوم راه حل است یا دولت تغییر؟! اگر گریه بر فرصت سوزی در سرزمین فرصت هاست زهی سعادت، پس چرا بازهم زمین سوخته را رها نمی‌کنید؟ نکند با قیافه و نسخه جدیدی از دوقطبی‌های دشمن ساخته به فریب دیگری دل خوش کرده اند؟ سهم قلم انشاء، کلید اجرا و چکش نظارت و قضا در ناکارامدی و فساد چه بوده است؟

بیائیم با تجربه دیروز و امروز فریب قاسطین بدل کار را نخوریم و اگر برای فردا نقشه کشیدند تا بار دیگر اهم و مهم، زهر و پادزهر و راه و بی راهه را برای اغوای مجدد ما جابجا معرفی نمایند، طبق هشدار «أَفَلَا تَعْقِلُونَ» خدای متعال بیندیشم که آیا اولویت امروز ما برنامه‌های کلیدی برای حل مشکلات اساسی جامعه است یا مشغول کردن مردم به سوت و کف گوساله سامری با رنگ و لعابی جدید.

انتهای پیام/


خبرگزاری فارس

آگهی

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا